Abstract:
پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش تشیع در تحولات سیاسی و اجتماعی تا دوران صفویی است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع، به بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی تشیع و نقش آنها در تحولات تا دوران صفویی خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روش تحقیق، تاریخی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانهای میباشد یافته های این پژوهش حاکی از آن است که: اولا؛ تشیع و گرایش به آن در تاریخ ایران یک پدیدهی تدریجی و در بستر تاریخی بود، اگرچه رسمیت آن در دورهی صفویه به صورت دفعی رخ داد اما نقش تشیع در تحولات سیاسی و اجتماعی آهسته و آرام از همان قرن اول هجری بوده است ثانیا؛ شرایط مذهبی عصر حاکمیت مغولها بر ایران که تعصب خاص مذهبی نداشتند موجب پیوند جریان تصوف و تشیع شده و صفویان و مریدان این خاندان، این پیوند را پذیرفته، به شیعیانی متعصب تبدیل و به مذهب شیعه توسط شاه اسماعیل در ایران رسمیت بخشیدند. ثالثا؛ نقش تشیع در دوره صفوی هم در زمینه سیاسی و هم در زمینههای علمی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی، از جایگاه مهم و تثبیت شده و موثری برخوردار شده است که این موضوع سبب شده تا تشیع از یک مجموعه آموزههای عبادی و فقهی و البته در انزوا، خارج و به عنوان ایدئولوژی حاکم بر جامعه، پذیرفته شود
Machine summary:
يافته هاي اين پژوهش حاکي از آن است که : اولا، تشيع و گرايش به آن در تاريخ ايران يک پديده ي تدريجي و در بستر تاريخي بود؛ اگرچه رسميت آن در دوره ي صفويه به صورت دفعي رخ داد، اما نقش تشيع در تحولات سياسي و اجتماعي آهسته و آرام از همان قرن اول هجري بوده است .
از اين رو، آنچه ضرورت اين مقاله را نشان ميدهد، اين است که عمده پژوهش هاي انجام گرفته در اين زمينه به بعد ديني و مذهبي تشيع پرداخته و کمتر حوزه کارکردي سياسي اجتماعي آنها را بررسي ميکند؛ يعني موضوع چگونگي فعاليت سياسي و اجتماعي شيعيان در طول تاريخ تا به قدرت رسيدن صفويان عمدتا مغفول واقع شده است ، موضوعي که اين مقاله تلاش دارد بدان بپردازد.
پيشينه تحقيق احمدرضا خضري (١٣٩٥) در کتابي با عنوان «تشيع در تاريخ »، که در سه بخش و ضمايم به شرح زير نگاشته شده است : بخش اول : مباني اعتقادي و انديشه شيعه (کليات ، پيدايش تشيع و تشيع در دوره خلفاي سه گانه )؛ بخش دوم : تشيع در دوره حضور امامان معصوم (ع )؛ بخش سوم : دولت ها و خاندان هاي شيعي (دولت ادريسيان ، دولت علويان طبرستان ، دولت هاي قرمطي و اسماعيلي، زيديان يمن ، دولت حمداني، دولت آل بويه ، حکومت بنيمزيد، خلافت بنيحمود در اندلس ، حکومت سربداران خراسان ، حکومت مرعشيان مازندران ، حکومت آل کيا در گيلان ، دولت صفوي، حکومت عادل شاهيان ، حکومت قطب شاهيان ، حکومت نظام شاهيان .