Abstract:
بانوان قبل، حین و بعد از عاشورا حضور پررنگ، چشمگیر و موثری در دفاع از امام حسین(ع) داشتند و نمیتوان فقط بانوانی را که همراه امام حسین(ع) به کربلا رفتند، دارای نقش دانست. بلکه شیرزنانی بودند که پیش از عاشورا و پس از آن در شهرهای مختلفی مانند مدینه، کوفه، بصره و شام در این حماسه بزرگ، به نحوی نقشآفرینی داشتند. همچنین باید به این پرسش، پاسخی روشن داده شود که اگر واقعه عاشورا بدون حضور خانواده امام حسین(ع) میبود، باز هم این تاثیر را در چنین گستره جغرافیایی میداشت یا خیر. در این مقاله برآنیم تاثیر حضور بانوان را در گسترش پیام عاشورا بررسی کنیم. حضور بانوان به تاثیرگذاری این حادثه کمک شایانی کرد؛ به طوری که انسان سرّ این جمله امام حسین(ع) را که فرمود: «خدا دوست دارد خانواده مرا اسیر ببیند»، بهتر درک میکند. حضور بانوان و کودکان، بعد عاطفی واقعه کربلا را بسیار تقویت کرد و یکی از عوامل پایداری اثر عاشورا همین است.
Women before, during, and after ‘Āshūrā had a prominent role in
defending Imam Ḥusayn (‘a) yet one cannot only consider the women
who had gone to Karbala with Imam Ḥusayn (‘a) as having played
this role. Rather, there were certain brave women in various cities
such as Medina, Kufa, Basra, and Damascus who one way or another
played a role in this epic event before and after ‘Āshūrā. Moreover,
the question whether or not the event of ‘Āshūrā would still have
a such an extensive geographic effect if it occurred without the
presence of Imam Ḥusayn’s (‘a) family, must be given a clear answer.
In this study, effort has been made to analyze the effect of women’s
presence in spreading the message of ‘Āshūrā. The presence of
women in this event offered a tremendous help, such that one is able
to better comprehend this statement of Imam Ḥusayn (‘a): “Allah is
fond of seeing my family in captivity.” The presence of women and
children extremely strengthened the affective dimension to the event
of Karbala and one of the factors behind the immortality of ‘Āshūrā’s
effect was this.
Machine summary:
امام حسین7 نیز پیش از عزیمت به عراق، علاوه بر ودائع امامت و سفارش برای دادن آنها به امام سجاد7، مقداری از خاک کربلا را به ام سلمه داده و فرمود: «آن را کنار خاکی بگذار که پیامبر9 داده است و هر وقت این دو خاک به خون تبدیل شد، بدان که من کشته شدهام» (صفار قمی، 1404ق، ص162؛ مجلسی، 1403ق، ج44، ص331).
لیلی بنت ابیمُرّه؛ تربیت شیرمردان کربلا لیلی بنت ابیمُرّه، مادر علی اکبر7 که نام اصلی این بانو، آمنه، و کنیهاش ام لیلی بوده است و با اینکه از طرف مادرش، میمونه، به ابوسفیان میرسد، در جبهه اهل بیت: است و به دلیل همین انتساب بود که کوفیها از روبهرو شدن و جنگیدن با علی اکبر7 هراس داشتند (ابن جوزی، 1383ق، ص254؛ ابوالفرج اصفهانی، 1414ق، ص86).
او در مدینه پیگیر اخبار امام حسین7 بود و وقتی خبر شهادت فرزندانش را برایش آوردند، گفت: «از اباعبدالله الحسین چه خبر؟ فرزندان من و هر آنچه در زیر این آسمان است، فدای اباعبدالله» و این نشاندهنده عمق اعتقاد ایشان به امامت و ولایت حضرت حسین7 و اهل بیت: است.
خدمات جناب زهیر در عاشورا مانند خطبه قرّایی که در دفاع از اهل بیت: ایراد کرد و فرماندهی جناح راست سپاه امام7 و سپر قرار دادن خود برای حضرت به هنگام اقامه نماز و به درک و اصل کردن 120 نفر از یزیدیان، همه به برکت هدایتی بود که آن را وامدار همسرش، دلهم است.
بحریه بنت مسعود خزرجی؛ مادر عمرو بن جناده عمرو یازده ساله بود که پدرش به شهادت رسید و مادرش به او دستور داد که به میدان برود و به او گفت: «فرزندم برو و حسین7 را کمک کن و برای فرزند رسول خدا9 بجنگ».