Abstract:
پس از مرگ چنگیز در سال 624 ق/ 1227م، فرزندان وی به وصیت پدر وفادار ماندند و تحت لوای اوگتای، اتحاد خویش را حفظ کردند. اما مرگ اوگتای در سال 638ق/1240م، نقطه پایانی بر وحدت سیاسی بود. بزرگان مغول، برخلاف وصیت چنگیز و تعهدشان مبنی بر موروثی شدن منصب خان بزرگ در خاندان اوگتایقاآن، حکمرانی را به شاخه دیگر منتقل کردند. آن چه در این انتقال قدرت اهمیت دارد، نقش برجسته زنان در پدید آمدن این رویداد سیاسی است. پژوهش حاضر، سعی دارد با تحلیل دادههای تاریخی که به شیوه کتابخانهای جمعآوری شده است، ضمن بررسی نقش زنان در ساختار سیاسی، اثرگذاری آنان در جایجایی قدرت به خاندان تولوی را که پرسش اصلی این نوشتار میباشد را مورد واکاوی قرار دهد. یافتههای پژوهش حاکی است که عملکرد ناموفق زنانی مانند توراکیناخاتون و اغولقمیش که قدرت را به اعتبار یاسای چنگیزی به دست آوردند و از سوی دیگر توانایی و مهارت سیاسی سُیورقُیتنی، همسر تولوی و مادر منکوقاآن در درک شرایط سیاسی، بهرهگیری از ابزار نفوذ و سیاستگذاریهای هوشمندانه عاملی موثر در به قدرت رسیدن خاندان تولوی بود.
After Chanquiz's death in 624 AH/1227AD, his successors remained loyal to
their father's will and under Oqtai's subordination preserved their unity, but after
Oqtai's death in 638 lunar year (1240 AD), this political unity was ended.
Gradually the temptation of achieving power provoked Chanquiz's successors to
enter the arena of competition. Afterwards the political events proceeded in a
way that little by little power was evicted from Oquai Qan s clan and Manqu
Qan , Toloie's son, achieved the position of thaneship. Investigating the role of
women and the rate of their impression in this power removal is the main
question of this paper. This research, using descriptive and analytical sources,
examines the role of women and their impact on the transition of power, which
is the main question of this article. The findings of this study is the
representative of this fact that women 's capacity and potentiality in utilizing
intellectual diplomatic layout of Siurqoqtini, Toloie's wife and the recent Monqu
Qan's mother , bore an important hand in the transmission of power.
Machine summary:
پژوهش حاضـر، سـعي دارد با تحليل داده هاي تاريخي که به شيوه کتابخانه اي جمع آوري شده است ، ضمن بررسي نقش زنان در ساختار سياسي، اثرگذاري آنان در جايجايي قدرت به خاندان تولوي را که پرسش اصلي اين نوشتار ميباشد را مورد واکاوي قرار دهد.
com@zargari٥٣ مقدمه زنان مغول در مقايسه با سرزمين هاي متمدني مانند ايران و چين که بعدها تحت سلطه آنها قـرار گرفتند، از موقعيت اجتماعي مستحکمي برخوردار بودند و مشارکت آنان در امور مختلف امري پذيرفته شده بود (١ Paragraph :٢٠٠١,historyonthenet).
رفتارهايسياسي زنان در اين برهه از تاريخ مغول ، براي دستيابي قدرت و حفظ آن ، سرانجام مناسـبات ميان چهار اولوس ١ را تغيير داد و فرزندان و نوادگان چنگيز در مقابل يکديگر قـرار گرفتنـد.
رفتارهايسياسي سيورقيتني در مواجهه با مسايل مختلف سياسي، وفاداري بدون قيد وي به خان بزرگ در کنار راهکارهاي محافظه کارانه وي در رويارويي با بزرگان مغول با تـدابيري هـم چـون ارائـه تصويري مطلوب از خويش و فرزندانش ، حفظ مناسبات دوستانه با ساير اولوس ها، جلـب پايگـاه هـاي حمايتي و از جمله عواملي بودند که زمينه ساز اين تحـول سياسـي شـدند.
پس از مرگ گيوک خـان ، هنگـامي که فرزندان و خانواده وي تصميم داشتند شيرامون را جانشين گيوک نمايند، ابتدا از باتو که بزرگ همۀ مغولان بود خواستند به آنجا برود، اما باتو که همچنان مخالف تداوم سلطنت در خاندان اوگتـاي بـود، اين بار نيز درد پاي خود را بهانه قرار داد و درخواست کرد آنها به نزد وي بيايند.