Abstract:
اندیشهورزی درباره اعجاز قرآن در گستره تاریخ اندیشه اسلامی، گفتمانی حول قرآن فراهم آورده است. در اینکه این گفتمان، چه نسبتی با خود گفتمان قرآن دارد؟ و آیا این گفتمان ادامه و بسط گفتمان قرآنی است یا از گفتمان قرآنی فاصله گرفته است؟ برخی تصور میکنند تفاوت مورد بحث فقط در سطوح ظاهری و در تفاوتهای مفهومی و واژگانی است و «آیه» و «معجزه» به یکمعنا و مدعا اشارت دارند. اما تحلیل و مقایسه مختصات دو گفتمان مذکور نشان میدهد حضور مسلط مفهوم آیه در قرآن و سیطره مفهوم معجزه در گفتمان پساقرآنی را نمیتوان به تفاوت دو واژه مترادف فروکاست. تفاوت و تحول میان اندیشه قرآنی و پساقرآنی در باب اعجاز قرآن در حد تفاوت گفتمانی است. در جهاننگری قرآنی همه هستی حتی رخدادهای اعجازآمیز، آیه و نمود پروردگارست؛ اما گفتمان پساقرآنی، گفتمانی جدلی کلامی است که این شاخصه ممتاز آیتاندیشی قرآن را نمایندگی نمیکند. آیات در گفتمان قرآنی، کارکردی توحیدی دارند اما معجزات در گفتمان پساقرآنی، کارکردشان اثبات صدق نبی است و این، چرخش مهم و معناداری است.
Reflecting upon the miraculous nature of the Qurchr('39')an has provided a discourse around the Qurchr('39')an throughout the history of Islamic thought. What does this discourse have to do with the discourse of the Qurchr('39')an itself? And is this discourse a continuation of the Qurchr('39')anic discourse or has it distanced itself from the Qurchr('39')anic discourse? Some think that the difference in question is only in the superficial levels [in the conceptual and lexical differences] and the "verse" and "miracle" refer to the same meaning and claim. But the analysis and comparison of the characteristics of the two mentioned discourses shows that the dominant presence of the concept of verse in the Qurchr('39')an and the dominance of the concept of miracle in the post-Qurchr('39')anic discourse, cannot be reduced to the difference between the two synonymous words. The difference between the Qurchr('39')anic and post-Qurchr('39')anic thought about the miraculous nature of the Qurchr('39')an is as much as difference of two discourses. In the Qurchr('39')anic worldview, the whole universe, even miraculous events, are verses and manifestations of God; But the post-Qurchr('39')anic discourse is a theological discourse that does not represent this distinctive feature of Qurchr('39')anic thought. Verses in the Qurchr('39')anic discourse have a monotheistic function, but the function of miracles in the post-Qurchr('39')anic discourse, is to prove the truth of the Prophet, and this is an important and significant turn.
Machine summary:
در جهاننگري قرآني همه هستي حتي رخدادهاي اعجازآميز، آيه و نمود پروردگارست؛ اما گفتمان پساقرآني، گفتماني جدلي کلامي است که اين شاخصه ممتاز آيتانديشي قرآن را نمايندگي نميکند.
مسئله تحدي پارهاي از مفسران که عمدتاً رويکرد کلامي داشتهاند يا تحت تأثير گفتمان جدلي کلامي قرار داشتند، در مقام فهم و تفسير، از شش آيه از قرآن (قصص / 49؛ يونس / 38؛ هود / 13؛ بقره / 23؛ طور / 34؛ اسراء / 88) که مضمون نزديک و مشترکي داشتهاند به فهم و تفسيري رسيدهاند که در تاريخ انديشه کلامي و قرآني به «تحدّي» موسوم شده است.
بدين معنا که قرآن معجزهاي عقلي برخلاف معجزات ساير انبياء است (سيوطي، 1408: 2 / 6) و دليل اين امر هم اينگونه بيان ميشود که چون مسلمانان نسبت به امم پيشين به بلوغ فکري رسيده بودند و به اصطلاح بشر دوره طفوليت خود را پشت سر گذاشته بود، ديگر نيازي به نشان دادن معجزات حسي براي مردم وجود نداشت.
درک درستِ انديشه اعجاز در قرآن، آنگاه ميسر است که اين امر را در چارچوبِ کلانِ جهاننگري قرآن به نظاره بنشينيم؛ اينکه نگرش قرآن به کل هستي، اجزاء آن، رخدادهاي غيرمتعارف و آنچه گفتمان قرآني معجزه مينامد، چيست؟ سپس ازآنجاکه مباحث اعجاز در گفتمان پساقرآني به قرآن معطوف شده است، در ذيل واکاوي جهانبيني قرآني، نگرش قرآن به قرآن از خلال آيههاي مربوطه ترسيم شده است تا قرآن نيز بهعنوان يکي از آيات الهي با زبان خود معرفي شود و ابعاد قرآن در کلام نازلکننده آن شناخته شود.