Abstract:
مناسبات اجتماعی سازنده، از شروط تداوم حیات انسانی و از عوامل مؤثر در دستیابی به اهداف یا برونرفت از معضلات زندگی جمعی است. در اقلیت بودن شیعه، در کنار دور نگهداشتن آنها از صحنه قدرت سیاسی و اقتصادی، رهبران شیعه را ناگزیر به استفاده از تدابیر فرهنگی به مثابه قدرت نرم شیعیان برای رهاسازی پیروانشان از گرفتاریهایِ شدیدِ سیاسیاقتصادی کرد تا ضمن حفاظت از اقلیت شیعه، آنها را به گروه اجتماعی منسجم، پویا و مؤثری تبدیل کند. مهمترین راهبرد امامان شیعه برای دستیابی به چنین موقعیتی مسئله این پژوهش است؛ کوششی که درصدد است بر اساس منابع تاریخی و با رویکردی توصیفیتحلیلی بر «سازواری اجتماعی» به عنوان تدبیر راهبردی امامان (ع)، شاخصهها و پیامدهای آن تأکید کند. «تقویتِ همبستگیِ درونی» و «افزایش همگرایی بیرونی» از جمله پشتوانههای اجتماعی ساخت داخلی و خارجی موجودیت و قدرت است که از رهگذر حفظ وحدت اجتماعی، گسترش زندگی نیکخواهانه و ارتقای شأن اجتماعی شیعیان موجبات تمایز بیرونی و گسترش تدریجی حوزه نفوذ اجتماعی ایشان در جغرافیا و تاریخ گستردهتری را فراهم آورد.
Constructive social relations are among the conditions for the continuation of human life and one of the effective factors in achieving goals or overcoming the problems of collective life. Shiʿite state of being in minority, in addition to keeping them out of the arena of political and economic power, forced Shiʿite leaders to use cultural measures as the soft power of Shiʿites to free their followers from severe political and economic hardships and, while protecting the Shi Shiʿite minority, make it a cohesive, dynamic and effective community. What is the most important strategy of Shiʿite Imams to achieve such a situation is the subject of this study; an effort that, on the basis of historical sources and with a descriptive-analytical approach, seeks to emphasize "social compatibility" as Imams` strategy as well as its characteristics and consequences. According to this study, "strengthening internal solidarity" and "increasing external convergence" are among the social supports of internal and external construction of identification and power, which through preserving social unity, expanding benevolent life and promoting Shiʿite social dignity caused Shiʿite external differentiation and gradual expansion of its social influence in a vaster geography and history. It seems that a well-documented analysis of these items would lead to an effective model for restoring the essential causes of Shiʿite life and power in the past and future respectively, as it can offer fundamental achievements for the radiance of Islamic civilization in general and strengthening the Shiʿite role-playing in it in particular.
Machine summary:
1. پیشینه پژوهش اگرچه در موضوع نقش راهبرد سازواری اجتماعی پژوهش مستقل و منسجمی تألیف نشده، اما جدای از پژوهشهای فراوان درباره مفهوم «مدارا» و «تعامل» (به دلیل شباهت با مفهوم «سازواری اجتماعی»)، میتوان به مطالعاتی اشاره کرد که درباره اجزای سازواری به صورت ضمنی صورت گرفته است، از جمله: کتاب سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ع) (1382) نوشته محمدرضا جباری؛ کتاب راهبردهای ائمه در مواجهه با ناهنجاریهای اجتماعی (1395) نوشته سید علیرضا واسعی؛ کتاب تعامل امام علی (ع) با مخالفان (1389) نوشته اعظم ویسمه؛ مقاله «راهبردهای امام سجاد (ع) در گسترش فرهنگ اهل بیت (ع) و تشیع» (1395) نوشته محمود سامانی و محمود بختیاری؛ و مقاله «راهبردهای اجتماعی امام صادق (ع) برای ایجاد همگرایی اسلامی» (1397) نوشته حمیدرضا مطهری و مصطفی نادری و «راهبردهای مذهبی امام هادی (ع) برای ایجاد همگرایی اسلامی» نوشته حمیدرضا مطهری (1396)، که البته اغلب این تألیفات به کنشهای اعتقادی ائمه (ع) پرداختهاند.
گسترش جغرافیای تشیع در قالب نهاد وکالت (ابنشهرآشوب، 1379: 4/220)، در کنار سایر کارکردهای تشکیلاتی از قبیل سرعت انتقال اطلاعات از قاعده هرم به رأس آن، آسانکردن تصمیمگیری رهبران، به مشارکت گذاشتن استعداد شیعیان، نمایشگر میزان نفوذ امامان بر پیروان خود تا دورافتادهترین مناطق در توسعه انسجام آنها است، به طوری که مثلاً به دلیل احساس خطر حکومت از نفوذ امام رضا (ع) در جامعه، در جریان حرکت اجباری ایشان از مدینه به مرو، به جای عبور از مسیر اصلی که از میان شهرهای معروف شیعی مانند کوفه و قم میگذشت، ایشان را از راه بصره که فرعی و طولانیتر بود عبور دادند (اصفهانی، بیتا: ۸۷۹؛ عرفانمنش، 1376: 9) تا در کانون توجه مردم قرار نگیرد و سبب تقویت گرایش شیعه در ایران نشود.