Abstract:
کثیری از خداباوران غربی، برهان نظم را بر اثبات وجود خدا کارامد میدانند، اما اکثر فلاسفه و متکلمان اسلامی، در اثبات وجود باریتعالی از آن بهره نگرفته و رسالت آن را تنها اثبات برخی صفات خداوند ذکر کردهاند. این نوشتار، به کنکاش درباره برخى مناقشات درباره رسالت برهان نظم پرداخته است و سعی دارد به این سؤالها پاسخ گوید که آیا برهان نظم عهدهدار اثبات وجود خداوند است یا عهدهدار اثبات برخى صفات خداوند؟ یا اینکه تنها دلیلى اقناعى است که سهم عمده در تعمیق ایمان مؤمنان دارد؟ در حوزه اثبات وجود خدا آیا این برهان یقینآور است؟ میزان کارایى برهان در حوزه اثبات برخى صفات چگونه است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که گرچه متفکران اسلامی، غالباً از طریق این استدلال، برخی صفات خدا را اثبات مینمایند و حتی برخی از منتقدان غربی آن، چنین کارایی را نیز بر نمیتابند، تقریرهای استقرایی این استدلال، کارایی اثبات وجود خداوند را دارا هستند و گرچه مفید یقین منطقى نیستند، مىتوانند یقین موضوعى را به ارمغان آورند.
Many of the Western theists consider the argument of Order not practical for proving the existence of God, however the majority of the Islamic philosophers and theologians have not used it to prove the existence of God, rather they have mentioned its mission to only prove some of the Divine Attributes. This research has done its studies regarding various arguments in terms of the mission of argument of Order and tries to answer these questions: Is the argument of Order responsible to prove the existence of God or some of His attributes? Or is it the only convincing argument that plays a major role in elevating the faith of a believer? Is this argument results in certainty in proving God’s existence? How functional it is in proving some of God’s attributes? The outcome of the research indicates that despite of Islamic scholars using this argument to prove some of God’s attributes, and still some of the western critics consider it as being unpractical for such matter, still the different exposition of this argument is capable of proving God’s existence although it may not result in logical certainty, still it can bring about subjective certainty.
Machine summary:
با گذرى بر تاریخچه این استدلال، به خوبى روشن مىشود که فیلسوفان یا متکلمان درباره ماهیت(چیستی و اقسام نظم و نظم مورد نظر در برهان)، مبادى، مقدمات(نظم عالم طبیعت به مثابه یک کل یا نظم مشهود در برخی بخشهای طبیعت) و نتایج این برهان(اثبات وجود یا صفات خداوند یا جنبه تنبیهی بودن این استدلال) اتفاق نظرى نداشتهاند؛ گروهى اصولاً برهان نظم را «برهان» به معناى حقیقى کلمه، نمىدانند،،بلکه معتقدند مضمون آن بیشتر جنبه تذکر و تنبیه دارد، حضور تدبیر الهى را در عالم طبیعت یادآور مىگردد و وجدانهاى خفته را براى درک غایتمندى ماوراى طبیعى جهان بیدار مىسازد(دیلمی، 1376: 158)، اما در مقابل، کسانى به خصلت برهانى آن ایمان دارند و مىکوشند اشکالات وارد شده بر آن را به نیکوترین وجه پاسخ گویند.
برخی اندیشمندان معاصر اسلامی معتقدند این استدلال براى اثبات وجود خداوند باید به براهین دیگر تکیه کند، زیرا بر فرض تمامیت همه شرایط و ارکان این استدلال، در نهایت ناظمى هوشمند و حکیم را اثبات مىنماید و از اثبات خالق و وجود واجب عاجز است: اگر مطلوب از برهان نظم، اثبات واجب باشد، نتیجه برهان مزبور، مطابق با مطلوب نخواهد بود، مگر با تتمیم آن به برهان صدیقین یا برهان امکان و وجوب، و اگر مطلوب از آن، اثبات وصف علم و قدرت واجب بعد از فراغ از اصل تحقق ذات واجب باشد، برهان یاد شده تا حدودى آن را کفایت مىکند.