Abstract:
تحریف، پرده و پوششی است که با آشکار شدن حقیقت، رخ در نقاب میکشد و همچون کف روی آب، نابود و مضمحل میگردد. عاشورا یکی از بزرگترین و ماندگارترین خیزشهایی است که در طول تاریخ بر ضد یک حکومت ظالم صورت گرفته است.. مقالة حاضر کوشیده است با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به بررسی سیاستهای مزورانهای که امویان پس از واقعۀ کربلا برای تحریف آن در پیش میگرفتند، پرداخته و در مقابل نقش عقیلۀ بنیهاشم، حضرت زینب کبری (س)، را در زدودن غبار تحریف و برملا کردن دسیسهها و توطئههای بیاساس حکومت بنیامیه در وارونه جلوه دادن حقایق عاشورا و قیام امام حسین (ع) تبیین کند. نتایج پژوهش نشان میدهد تبیین پیروزی، شکست، مرگ و زندگی از جمله مفاهیم اصلی سخنان حضرت زینب (س) بود. خطبۀ غرّاء حضرت زینب (س) و اشعار ایشان تأثیر زیادی روی شناساندن حقانیت اهل بیت (ع) و آشکار نمودن ماهیت دغلکار یزید و دست پروردگان او و خاندان بنیامیه داشت.
Falsification is a phenomenon that cannot remain concealed forever. Ashura is the most important movement undertaken against tyranny throughout history. However, Hz. Zaynab's disclosing talks showed the real face and character of the Umayyads in history.
Machine summary:
افشاگری همیشه در روشن ساختن اذهان نسبت به واقعیات و بسیج مردم علیه باطل، کارساز بوده است در حادثۀ کربلا، یکی از رسالتهای بازماندگان حادثه، افشاگری علیه دشمن بود و ضربهزدن به رژیم اموی، از طریق تبیین آنچه در کربلا گذشت؛ زیرا پس از قیام امام حسین( کسانی که به ناروا بر مسند قدرت و ریاست تکیه داشتند، بر این بودند که هدفهای نخستین و ارزشهای متعالی که در شعارهای نهضت عاشورا مطرح شده بود را در اذهان مردم به دست فراموشی بسپارند؛ کوتهفکران و جاهلان دنیاگرای اموی به خوبی میدانستند که اگر عاشورا به عنوان یک فرهنگ در میان جامعه نهادینه شود همچون سدی محکم و بنیادین، مسیر مطامع نامشروعان را مسدود خواهد کرد.
شاید یکی از دلایلی هم که سبب شد امام حسین( که از قبل، از افکار نازل بنیامیه آگاهی داشت در حرکت خویش از مدینه به مکه، سپس به کربلا، زنان و کودکان را هم به همراه آورد، آن بود که اینان در دوران اسارت به عنوان شاهدان صحنۀ جنایت و مظلومیت اهلبیت، دیدههای خود را برای مردم بازگو کنند تا آن وقایع، پشت پردۀ ابهام نماند.
وی به خوبی میدانست که برنامهریزان تبلیغاتی دشمن منتظرند تا کوچکترین واکنش و سخنی را بیابند که نشانهای از ضعف و یا پشیمانی خانوادۀ پیامبر( باشد؛ آنان برای تضعیف روحیۀ اسیران در همان ابتدا آنها را از مقابل بدنهای قطعهقطعه شدۀ شهدا عبور میدهند تا با دیدن عزیزان خویش همه چیز را تمامشده بیابند و صدایشان در گلو خفه شود؛ فارغ از اینکه این دیدار اولین جرقه را در کلام دختر قهرمان علی( و فاطمه( ایجاد میکند؛ بدین سبب در اولین اقدام روشنگرانۀ خود با نگاه به پیکر امام حسین( میگوید: «خدایا!