Abstract:
در حکومت اسلامی، قوانین حاکم بر اساس مبانی دینی و الهی ترسیم میشود؛ لذا انتظار از چنین جامعهای، رفتارهای دینمدارانه است؛ از همین رو، توقع از حاکمان این حکومت این است، که رفتارهای خود را با دیگران- اعم از مخالف و موافق- بر اساس دستورات دینی استوار گردانند؛ به همین ترتیب از مردم نیز انتظار میرود روابط خود را با حکومت، بر اساس روابط دینی تنظیم نمایند. از طرف دیگر، از مهمترین حقوق حاکم بر مردم، اطاعت از دستورات او، حمایت از او و داشتن رفتار خیرخواهانه نسبت به حکومت و حاکم است. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام رابطه حقوقی مردم و حکومت رابطهای دوجانبه و متقابل- و به دور از هر گونه تبعیض و دوگانگی- است؛ چه اینکه اگر حقی هست در هر دو سوی این رابطه وجود دارد؛ به نحوی که هر دو طرف ملزم به رعایت آن هستند. در این پژوهش تلاش میشود به بررسی حقوق متقابل مردم و حاکم در دین اسلام- مطابق با آموزههای محموعه ارزشمند نهج البلاغه- پرداخته شود.
In Islamic government, the rules are based on religious and divine principles; so expecting such a society is religious behavior; therefore, it is expected of the rulers of this state to treat their own people - both in favor and in favor. - be based on religious orders; people are also expected to regulate their relations with the state on the basis of religious relations.On the other hand, one of the most important rights of the people is to obey his orders, to support him and to be kind to the state and the ruler.In Imam Ali's political thought, the legal relationship between the people and the state is a mutual and reciprocal relationship - and without any discrimination or duality - whether there is a right on either side of the relationship, so that both parties are obliged. Are to observe it.This study attempts to examine the mutual rights of the people and the ruler of the Islamic religion in accordance with the valuable doctrines of Nahj al-Balagha.
Machine summary:
حقوق متقابل مردم و حاكم در حكومت اسلامی (از ديدگاه نهج البلاغه) نويسنده: آمنه احسانی استاد ناظر: محمد صادق انصاری دریافت: 18/09/1395 پذیرش: 01/03/1396 چکیده در حكومت اسلامي، قوانين حاكم بر اساس مباني ديني و الهي ترسیم میشود؛ لذا انتظار از چنين جامعهاي، رفتارهاي دينمدارانه است؛ از همین رو، توقع از حاكمان اين حكومت اين است، كه رفتارهاي خود را با ديگران- اعم از مخالف و موافق- بر اساس دستورات ديني استوار گردانند؛ به همین ترتیب، از مردم نیز انتظار ميرود روابط خود را با حكومت، بر اساس روابط ديني تنظيم نمايند.
در انديشه سياسي امام علي7 رابطه حقوقي مردم و حكومت، رابطهای دوجانبه و متقابل- و به دور از هر گونه تبعیض و دوگانگی- است؛ چه اینکه اگر حقي هست، در هر دو سوي اين رابطه وجود دارد؛ به نحوی که هر دو طرف ملزم به رعايت آن هستند.
وفا به عهد و پیمان وفاي به بيعت و عهد و پيمان، که از دستورات مؤکد قرآن کریم است، و در روایات نبوی9 به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است، در مجموعه ارزشمند نهج البلاغه نیز به عنوان يكي از حقوق حاكم بر مردم معرفی شده است: «اَيُّهَا النّاسُ اِنَّ لي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَلَكُمْ عَلَىَّ حَقٌّ...
در انديشه سياسي امام علی7 رابطه حقوقي مردم و حكومت دوجانبه و متقابل است؛ به این معنا که اگر حقي هست، در هر دو سوي اين رابطه وجود دارد، و هر دو طرف ملزم به رعايت آن هستند.