Abstract:
از دیرباز مفاهیم و مولفه های موجودیت زن در جامعه همواره در فرآیند تعامل با مردان شناخته میشد؛ اما در پی تحولات و تکامل ساختار اجتماعی در عرصه های مختلف، فرصت حضور پررنگ زنان در ادبیات معاصر ایران پدید آمد. همچنین زنان توانستند از طریق ورود به دنیای رمان فردیت اجتماعی خود را که گویای دیدگاههای فکریشان بود را بگونه ای باورپذیر به نمایش بگذارند. شکل گیری رفتارهای متفاوت زبان زنان و مردان حاصل استفاده متفاوت آنها از نمودهای زبانی است. نگارش زنانه که در حوزه زبانشناسی جنسیت است شامل همه ابعاد زبان نظیر آوا، واژه، نظام صرفی و نحوی میشود. از اینرو در این نوشتار، دربارۀ تاثیر متغیر جنسیت زن بر گفتگوها و اینکه به چسان این متغیر، اسباب تجلی الگوهای جنسیتی متفاوت و گونه های متمایز زبانی را فراهم می آورد؛ بحث خواهد شد. از آنجا که شخصیت پردازی زن در نوع گفتار و زبان او عاملی تعیینکننده است و این محصول نگرش نویسنده و دید جامعه به اوست به این سبب در این پژوهش سعی شده با بررسی چهار رمان سووشون، چراغها را من خاموش میکنم، چشمهایش و جای خای سلوچ بررسی گفتگوی زنان با رویکرد جامعهشناسانه تحلیل شود. همچنین گفتگوی ناهمخوان که منعکسکننده جهانبینی طبقات و اقشار گوناگون از زنان جامعه است، بررسی میشود در واقع هدف، بررسی رفتارهای زبانی شخصیتها ست نه نقش اجتماعی آنها. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مولفههایی نظیر توجه به جزئیات هنگام توصیف، پرهیز از رکاکت و دشواژه ها، کاربرد دقیقتر رنگواژه ها، استفاده از صورتهای مودبانه کلام، گفتگوی درونی، عدم قطعیت کلام و مقید بودن به دستورمندی کلام، در زبان زنان بیشتر از مردان است. نظر به معیارهای زبان زنانه و مردانه و اختصاصات سبکی در این رمانها، زبان جنسیت زده در رمانهای زن نگاشته بیش از رمانهای مرد نگاشته متجلی شده است.
From long time ago, woman’s being concepts and components always was known in the process of interacting with mens, but due to social structure developments and evolution in different fields. The opportunity of women’s strong presence in Iran’s contem porary literature had been created. Although women by entering to the world of novels were able to display their social individuality which is seemed to be their intellectual views ina believable way. Forming woman’s and men’s different language behavior is the result of their different use of language charts. Feminie writhing which is in gender linguistic field contains all dimensions of writing which is in gender linguistic field contains all dimensions of language like voice, world, morphology and syntatic system. Flence in this article, the effect of female gender variable on coversations and how this variable provides manifestation of different gender patterns and distinctive linguishtic species will be discussed. Since the characterization of a woman is a determining factor in her type of speech and language and this is the result of the author’s attitude and society’s view of her, there fore in this research attemped to analyze the woman’s discourse review with a sociological approach by studying four novels. Surashun, I turn off the lights, her eyes and missing soluch. Also an inconsistent speech which reflecting closes world view and different layers of society’s woman will be studied, infact the purpose is reviewing linguistic behaviors of characters not their social rols. Findings of current research suggest that components like attention to details while describing, avoiding bawdiness and taboo words, more accurate applying of color words, using polite forms of speech, internal conversations, uncertainty of speech and bounding to speech grammer in women language is higher than men. According to women’s and men’s language criteria and stylistic features in these novels, gender strucking language in women written novels has become more manifested than men writhe novels.
Machine summary:
» (همان : ١٦) نمونه ديگر، در گفتگوي ملک رســتم با يوســف و علت آمدنش به خانۀ او: «ملک رستم دستي به سبيلش کشيد و گفت : سهراب از طرف عمويم آمده من هم دلم براي شماها تنگ شده بود آمدم »(همان : ٤٣) اکنون بذکر نمونه هايي از گفتگوهاي زنان پرداخته مي شود تا ميزان اين کميت در مقابل مردان بخوبي ن شان داده شود: خاطره گويي زنان اين دا ستان و توجه بحوا شي مطلبي که ميخواهند درباره اش بحث کنند و نظر بدهند گاهي بحدي زياد مي شود که بعلت خاطره در خاطره شدن ، خواننده گاهي سردرگم و خ سته مي شود؛ مانند حجم فراوان خاطرات عزت الدوله در ماجراي دعوت از عمه خانم و زري به حمام خانه اش تقريباً ٣٠ صفحه از کتاب را شامل مي شود.
جامعه شناسي زبان زنانه با توجه بويژگيهاي محتوايي و زباني کاربرد محافظه کارانه زبان انتظار وجود اين خصيصه در زبان زنان بيشتر است چراکه زنان بطور ذاتي به حفظ آرامش خانواده ، پرهيز از مشاجره گرايش بيشتري دارند بخصوص اگر در قالب شخصيت مادر در داستان ظاهر شوند زناني مانند نينا و کلاريس معتقدند که بايد از مباحث سياسي پرهيز کنند و هنگام جروبحث همســرانشــان از مشــاجره بپرهيزند و حق را به آنها بدهند.
«حالا تو که مثلاً هميشــه مرتب و منظمي کجا را گرفتي، بعد از رفتن مادر و آليس از خودم پرسيدم کجا را گرفتم ؟ بخودم جواب دادم نميدانم ؟»(همان : ٢٤) گفت وگوهايي از اين قبيل در اين رمان که از سوي شخصيت زن مطرح شده باشد، کم نيست اما ساختار کلام فاقد جنسيت است نظير: کلاريس با تأمل در رفتار و گفتار همسرش دچار سردرگمي ميشود و در صداقت او دچار ترديد مي شود.