Abstract:
در این پژوهش، بافتارهای گفتمانمدار روایت حضرت نوح در چهارچوب الگوی جامعهشناختی- معنایی ون لیوون در زمینة میزان کارایی این الگو و مؤلّفه های آن در تحلیل این روایت مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین چگونگی بازنمایی کارگزاران اجتماعی روایت حضرت نوح و قوم ایشان با توجه به مؤلّفه های جامعه شناختی- معنایی در جهت تولید و انتقال ایدئولوژی خاص در لایههای زیرین متن در موقعیت عصر نزول در دو سورة هود و نوح، تحلیل شده است. این جستار با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی آن است که ضمن واکاوی تطبیقی مؤلّفههای گفتمانمدار روایت حضرت نوح در دو سورة هود و نوح بر اساس نظریة تحلیل انتقادی گفتمان ون لیوون، ارتباط چگونگی بازنمایی این مؤلّفهها را در رویکرد درزمانی با عصر نزول و موقعیت اجتماعی مسلمانان روشن سازد. نتایج نشان میدهد میزان بازنمایی کارگزاران اجتماعی روایت در سورة هود، حاکی از آن است که مؤلّفههای نامدهی با 22 مورد استفاده، حذف با 17 و نامشخصسازی با 11 مورد، بسامدی بالاتر نسبت به سایر مؤلّفهها دارند که این امر، متناسب با شرایط مسلمانان در عصر نزول روایت، حاکی از فرایند پوشیدگی در گفتمان است؛ امّا در بیان روایت در سورة نوح، بسامد پایین مؤلّفههایی همچون نامشخصسازی با شش و حذف با دو مورد، حکایت از وجود صراحت در گفتمان دارد.
In this study, the discourse-oriented contexts of the narrative of Prophet Noah in Van Leeuwen's sociological-semantic framework have been examined in terms of the effectiveness of this model and its components in analyzing this narrative. Also, the way social agents are represented by the narrative of Noah and his people has been analyzed with respect to sociological-semantic components in order to produce and convey specific ideologies in the lower layers of the text in the condition of revelation era in the two surahs of Hood and Noah. This study with descriptive-analytical approach seeks to comparatively analyze the components of the discourse-oriented discourse of Noah (AS) in the two surahs of Hood and Noah based on the critical theory of Van Leeuween's discourse analysis and clarify the relation how to represent these components in diachronic approach with relavation era and the social status of Muslims. The results show that the representation of narrative social agents in Hood indicates that naming components with 22 used, deleting with 17 and indeterminate with 11 items have higher frequency than other components. This is in keeping with the conditions of the Muslims in the revelation era of the narrative that suggests the process of discourse is hidden. But in narrating the narrative in Noah surah, the low frequency components such as indeterminacy with 6 and deletion with 2 indicate the existence of openness in the discourse.
Machine summary:
همچنين چگونگي بازنمايي کارگزاران اجتماعي روايت حضرت نوح و قوم ايشان با توجه به مؤلفه هاي جامعه شناختي- معنايي در جهت توليد و انتقال ايدئولوژي خاص در لايه هاي زيرين متن در موقعيت عصر نزول در دو سورٔە هود و نوح ، تحليل شده است .
اين جستار با رويکرد توصيفي- تحليلي در پي آن است که ضمن واکاوي تطبيقي مؤلفه هاي گفتمان مدار روايت حضرت نوح در دو سورٔە هود و نوح بر اساس نظريۀ تحليل انتقادي گفتمان ون ليوون ، ارتباط چگونگي بازنمايي اين مؤلفه ها را در رويکرد درزماني با عصر نزول و موقعيت اجتماعي مسلمانان روشن سازد.
نتايج نشان ميدهد ميزان بازنمايي کارگزاران اجتماعي روايت در سورٔە هود، حاکي از آن است که مؤلفه هاي نام دهي با ٢٢ مورد استفاده ، حذف با ١٧ و نامشخص سازي با ١١ مورد، بسامدي بالاتر نسبت به ساير مؤلفه ها دارند که اين امر، متناسب با شرايط مسلمانان در عصر نزول روايت ، حاکي از فرايند پوشيدگي در گفتمان است ؛ اما در بيان روايت در سورٔە نوح ، بسامد پايين مؤلفه هايي همچون نامشخص سازي با شش و حذف با دو مورد، حکايت از وجود صراحت در گفتمان دارد.
اين پژوهش با بهره گيري از الگوي ون ليوون و نمودهاي زباني آن درصدد است ضمن تحليل تطبيقي مؤلفه هاي گفتمان مدار روايت حضرت نوح در سوره هاي هود و نوح ، ايدئولوژي پنهان در هر بخش را روشن و ارتباط چگونگي بازنمود اين مؤلفه ها را در رويکرد درزماني با بافت موقعيتي نزول تبيين کند.