Abstract:
در این مقاله تلاش شده تا با معرفی دو نقشمایه در دو قطعه کاشی نصبشده در خانه- موزة مقدم، به تحلیل تصویری آثار یاد شده پرداخته شود. با توجه به وجود نداشتن هیچ یادداشتی مبنی بر این که کاشیهای یاد شده از کجا به دست آمدهاند، و مشخص نبودن این موضوع که در گذشته، نصب کاشیها در کنار یکدیگر بوده است یا نه و آیا ارتباطی با هم داشتهاند یا خیر؟ و همچنین با توجه به نقش هر دو قطعه کاشی، میتوان تفسیرهای متعددی ارائه داد. دو قطعه کاشی مورد اشاره، حامل ارزشها و پیامهایی هستند؛ درک معنایی این نقوش، نیاز به شناخت عناصر نمادینی دارد که روزگاری زبان کلامی و معنایی مشخصی در فرهنگ جامعه داشتهاند. در این راستا به روش آیکونوگرافی (iconography) میتوان به جنبههایی از باورهای اسطورهای و عناصر نمادین پی برد و بر اساس مطالعة تاریخی بر روی چندین فرهنگ گوناگون، ضمن بازنمایی نشانههای موجود در نقوش، نسبت به تحلیل و دریافت مفهوم آنها اقدام کرد. این کاشیها بوسیلة هنرمندی ناشناس طراحی شدهاند و به احتمال قریب به یقین، مربوط به عصر قاجار هستند و جدا از محل اصلی خود، به عنوان تزیینات، توسط مرحوم محسن مقدم، در خانه موزة مقدم نصب شدهاند.
در این مقاله، با استفاده از روش آیکونوگرافی، در ابتدا به درک معنایی نقش نمادین کاشیها (کلاغ با بدن انسانی سوار بر اژدهای خشمگین و قطعة دوم، نقش یک مبارز یا پهلوان اسبسوار و شکست اژدها) پرداخته میشود.
Machine summary:
با توجه به وجود نداشتن هيچ يادداشتي مبني بر اين که کاشيهاي ياد شده از کجا به دست آمده اند، و مشخص نبودن اين موضوع که در گذشته ، نصب کاشيها در کنار يکديگر بوده است يا نه و آيا ارتباطي با هم داشته اند يا خير؟ و همچنين با توجه به نقش هر دو قطعه کاشي، ميتوان تفسيرهاي متعددي ارائه داد.
در اين راستا به روش آيکونوگرافي (iconography) ميتوان به جنبه هايي از باورهاي اسطوره اي و عناصر نمادين پي برد و بر اساس مطالعة تاريخي بر روي چندين فرهنگ گوناگون ، ضمن بازنمايي نشانه هاي موجود در نقوش ، نسبت به تحليل و دريافت مفهوم آنها اقدام کرد.
همچنين از ديگر پژوهش هاي انجام شده در اين مورد، ميتوان به موضوع مطالعه و دسته بندي مضامين کاشيها و بررسي فرماليستي نقوش و توجه به پيشينه منظره پردازي در نقاشي ايراني اشاره کرد که در پايان نامة کارشناسي ارشد با عنوان : « بررسي نقوش کاشيهاي منظره اي کاخ گلستان »، نوشته شده توسط مژگان جاويدان در سال (١٣٩۴)، مورد توجه قرار گرفته است .
پيشينة آثاري که از آيين ميتراييسم (مهرپرستي) به دست آمده را ميتوان به سال ١٩٠٧ ميلادي در ناحية بغازکوي، پايتخت سرزمين هيتيها که در شمال غربي آسياي صغير واقع شده است و لوح هايي از جنس خاک رس که روي آنها، نخستين بار نام ميترا با همين ديکته ديده ميشود، بازگرداند (ورمازرن ، ١٣٨٧: ١۵).