Abstract:
خانهها از جمله مهمترین گونههای معماری هستند که تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه در آنها قابل مشاهده است. دوره قاجار از مهمترین اعصار تاریخی ایران است که تغییر عمده در معماری و شهرسازی آن رخ داده است. این دگرگونیها با کاهش تدریجی مبانی گذشته و نیل آن به سوی مفاهیم جدید در حوزه معماری مسکونی بوده است. به گونه ای که ساختار هم گون و یکپارچه خانههای سنتی را به عرصه چالش میان سنت و تجدد و ابزار تفاوتها و تمایزات طبقاتی مبدل نمود. این پژوهش با رویکرد کیفی و در دو بخش، تاریخی-تفسیری و نیز قیاسی به بررسی اجمالی نظام ساختار کالبدی حاکم بر معماری عمارتهای تهران و تبریز، پرداخته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که معماری مسکونی قاجار در گذر از جهان سنت به تجدد، با استقرار برونگرایی بهجای درونگرایی و اعمال تغییرات کالبدی و فضایی و تزئینات معماری، تحولی عظیم را پشت سرنهاده است. این تغییرات، تحت تاثیر رویکردها و عوامل مختلف نظری و اجتماعی در بخشهای مختلف ایران متفاوت بوده، به گونه ای که نمود تجدد و فرهنگ غربی در خانههای تهران بیشتر از تبریز بوده است.
Machine summary:
مطالعه تطبيقي ساختار کالبدي خانه هاي سنتي دوره قاجار (نمونه موردي: شهر تهران و تبريز) تاريخ دريافت : ٩٩/٠٧/٠٥ سيروس جمالي ١*، ناديا خنداني ٢ تاريخ پذيرش : ٩٩/٠٨/٠٤ کد مقاله : ٨٨٢٤٨ چکـيده خانه ها از جمله مهم ترين گونه هاي معماري هستند که تحولات اجتماعي و فرهنگي جامعه در آن ها قابل مشاهده است .
درواقع در ايران ، خانه هاي تاريخي به عنوان بخشي از صفحات زرين هويت مردمان اين سرزمين هستند (کوپايي، ١٣٩٠، ص ٣-٤) که در ساختار بخش اعظمي از هر بنا يا شهر، الگويي از نسبت ها و روابط استفاده شده است (الکساندر، ١٣٨٦، ص ٧٤).
انديشمندان و نويسندگان بسياري دلايلي را براي ورود انديشه هاي جديد غرب و تأثير گذاري آن بر سنت معماري مسکن تهران بيان کرده اند که از جمله مي توان به فرهنگ ناپخته سلسله قاجار و رکود اقتصادي (آپم پوپ ، ١٣٨٧، ١٤١١)؛ بازگشت تحصيل کردگان اروپا رفته به ايران و اجراي معماري کارت پستالي توسط آن ها (قباديان ، ١٣٨٣، ٦٨)؛ اعمال نفوذ بيگانگان و تبليغات آن ها (پيرنيا، ١٣٦٩، ٢٧٠)؛ افزايش ارتباط ايران با اروپا (نصيري انصاري، ١٣٥٠، ٢٨٠)؛ تعدد سفر به اروپا و همراه داشتن آثار هنري آن ها (صارمي، ١٣٧٦، ١٤٣)؛ داشتن احساس عقب ماندگي در مقابل پيشرو بودن علمي، هنري و فني غرب (نوحي، ١٣٧٤، ٦١٤)؛ کارايي بهتر شيوه هاي غربي و شيفتگي در مقابل مظاهر معماري مدرن غرب (قباديان ، ١٣٨٣، ٢٢٦)؛ حضور مهندسين ، معماران و معلمين غربي در مدرسه دارالفنون (حبيبي،١٣٨٤، ٢٣٨)؛ معرفي شيوه هاي شهرسازي غربي و گونه هاي جديد معماري و تزئينات توسط مهندسان غربي (پاکدامن ، ١٣٧٣، ٥٤) نام برد.