Abstract:
سازوکار در حال شکلگیری اجماع پکن منجر به تقابلی نظمبخش با اجماع واشنگتن شدهاست. این رقابت بهخصوص در زمینۀ اقتصادی بین آمریکا و چین شدت گرفته که نباید خارج از منابع، ایده و نهاد آن را بررسی کرد. شاید این اجماع در نظر به دنبال ایجاد یک نظم و هژمونی نباشد، عملاً در منابع مالی، ایده و نهاد گویای چیز دیگریست؛ به عبارتی اجماع پکن هرچند بیشتر به دنبال سازوکاری اقتصادی است، در فرهنگ، سیاست، ایدئولوژی و نهادسازی نیز در حال شکلگیری است. اجماع پکن علاوه بر اینکه بر تولید ناخالص سرانه تأکید دارد، به سبک زندگی و کیفیت آن، فرهنگ و تعامل با دیگران در نظام بینالملل در قالب منابع، نهادها و منابع مالی نیز توجه دارد که میتواند شروع یک شیوۀ جدید در ساختار بینالملل باشد. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از «اجماع پکن چگونه به عنوان جایگزین یا تکمیلکنندۀ نظم هژمونیک بینالمللی در حال ظهور است؟» برای دستیابی به پاسخ این پرسش از روش تحقیق تبیینی _ تحلیلی با استناد به منابع کتابخانهای و اینترنتی و از نظریۀ «نئوگرامشی در روابط بینالملل» بهره بردهایم. از نظر نویسندگان مقاله، اجماع پکن از طریق تاکید بر ایدهها و نهادهایی متمایز با نظم هژمونیک نئولیبرال و نیز گسترش منابع مالی و پولی به حوزههای پیرامونی، جایگزین یا دستکم تکمیل کنندۀ نظم هژمونیک است که از اقتصاد شروع شده است.
The emerging Beijing Consensus Mechanism has led to a systematized confrontation with the Washington Consensus. This rivalry between the United States and China has intensified, especially in the area of economy, which could not be considered regardless of resources, idea and institution. This consensus ,apparently, may not seek to establish order and hegemony, but in practice in financial resources, ideas and institutions is somewhat else. In other words; although the Beijing Consensus is more about economic mechanisms, it is also taking shape in culture, politics, ideology and institutionalization. In addition to emphasizing per capita GDP, the Beijing Consensus also considers its lifestyle and quality, culture and interaction with others in the international system in the form of resources, institutions and financial resources, which could be the beginning of a new way in the international structure. The question of the article is that; How is the Beijing Consensus emerging as an alternative or complement to the international hegemonic order? This article, we have used the explanatory-analytical research method with reference to library and Internet resources and we have applied the theory of Neo-Gramsci in international relations. From view point of writers, the Beijing Consensus by emphasizing ideas and institutions distinct from the neoliberal hegemonic order, as well as expanding financial and monetary resources to peripheral areas, replaces or at least complements the hegemonic order that began in economics.
Machine summary:
اجماع پکن چند ویژگی دارد که شامل این موارد میشود: "ابتكار"، محور توسعۀ اقتصادی در نظر گرفته میشود؛ طبیعی بودن نابسامانی اقتصادی در آینده؛ عدم مداخلۀ خارجی در فرایند توسعه و لزوم تدوین برنامۀ متناسب با شرایط بومی؛ تغییر اجتماعی سرآغاز تغییر اقتصادی است (شیرخانی و پیرسلامی، 1395: 144-142) همۀ این موارد بهنوعی با نظم نئولیبرال تقابل دارد؛ به عبارتی به چالش کشیدن ناتو؛ اعلام جنگ تجاری آمریکا با چین، ژاپن و مکزیک؛ تشویق و تحسین ساختار اقتدارگرایی روسیه از سوی ترامپ، نگرانیهایی در مورد آیندۀ نظم لیبرال و توانایی آمریکا در مدیریت نظم بینالمللی و جلوگیری از شکلگیری جایگزینهای جدید برای این نظم را افزایش میدهد (رادگودرزی و صفری، 1398: 228).
دربارۀ پیشینه تحقیق میتوان به آثار متفاوتی اشاره کرد، وجه تمایز این مقاله با سایر کارهای علمی در این است که مقاله بر تغییر نظم نئولیبرال توسط قدرت اقتصادی چین تاکید دارد که به آرامی از اقتصاد شروع و سپس به دیگر جنبهها تسری پیدا میکند؛ بهعبارتی، اجماع پکن توانسته با توجه به ناکارآمدی روشهای نئولیبرال در نهادهای مالی و پولی بینالمللی، سبب اعمال فشار از جانب اقتصادهای نوظهور برای تغییر نظم موجود شود و خود این رویه باعث تضعیف نظم نئولیبرال شود.
رامو اجماع پكن را صرفاً شامل تولید ناخالص سرانه داخلی نمیداند؛ بلکه ابعاد دیگر قدرت مانند فرهنگ چینی را برای بازسازی نظم بینالمللی مهم میداند و تاکید دارد این امر باعث میشود فرهنگ کنفوسیوسی، جهان را به سمت نظمی جدید پیش ببرد (Ramo, 2004: 12).