Abstract:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای شهری بر تعاملات اجتماعی شهروندان شهر تهران انجام شده است. تمرکز این تحقیق بر نقاط گسست تعاملات اجتماعی در فضای شهری است. روش کار کیفی است و مصاحبهها با تکنیک مصاحبة مسئلهمحور طرح و نتایج از طریق تحلیل تماتیک تحلیلشدهاند. مبنای تحلیل، سی مصاحبهای بوده که از شهروندان تهرانی در مناطق مختلف شهر گرد آمده است. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که شهروندان تهران برای حضور در تعاملات اجتماعی بهواسطة برخی عوامل فضایی، محدود و مشمول پرداخت هزینه میشوند؛ آن عوامل، مطابق یافتهها، عبارتاند از اقتصاد تعامل، کالایی شدن فضا و شکافهای اقتصادی که مناطق مختلف شهری را عملاً به جزیرههایی فروبسته تبدیل کرده است. توضیح این مطلب ذیل سه تم کلی آمده است: اقتصاد تعامل، دوپارگی شهر و واکنشهای اجتماعی. هریک از این تمها ذیل مقولاتی مشخص بسط یافتهاند: مقولاتی که ذیل تم اقتصاد تعامل قرار میگیرند عبارتاند از: بهای دسترسی و کالاییشدن فضا؛ مقولاتِ ذیل تم دو پارگی شهر عبارتاند از: شکاف اقتصادی و جزیرهای شدن روابط اجتماعی؛ سرانجام ذیل تم واکنشهای اجتماعی، این مقولات قرار میگیرند: پالادیومی شدن، چانهزنی یا اعتراض، دوری جستن یا غریبگی پیشه کردن. مطابق نتایج، شهروندان تهران تمهیداتی جبرانگر برای ادامة حیات شهری خود اتخاذ کردهاند که عبارتاند از شبیه شدن به سبک زندگی طبقات فرادستی، چانهزنی برای داشتن حق اعمالنظر در ساختوسازهای شهری و درنهایت دوری جستن و غربیگی پیشه کردن. بنابر یافتهها، دو راهکار نخست مقتضی پرداخت هزینههای مالی و سیاسی است. بهاینترتیب، مطلوبترین گزینة پیش روی شهروندان تهران در اغلب موارد غریبگی پیشه کردن و انزواست.
Machine summary:
نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شهروندان تهران برای حضور در تعاملات اجتماعی به واسطۀ برخی عوامل فضایی، محدود و مشمول پرداخت هزینه میشوند؛ آن عوامل ، مطابق یافته ها، عبارت اند از اقتصاد تعامل ، کالایی شدن فضا و شکاف های اقتصادی که مناطق مختلف شهری را عملاً به جزیره هایی فروبسته تبدیل کرده است .
درنتیجه ، میتوان چنین پرسش هایی طرح کرد: چرا چنین گسست هایی در ساختار شهری تهران وجود دارد؟ تأثیر ساختار شهری بر تعاملات اجتماعی چیست ؟ و سرانجام ، در نتیجۀ تأثیر گسست های ساختاری شهر بر تعاملات شهروندان ، چگونه نقاطی پدید میآیند که گسست های ساختار شهری را بر تعاملات شهروندان آن شهر (در اینجا تهران ) تسری میدهند؟ پیشینه تجربی به منظور پی بردن به زوایا و جوانب مختلف بحث ادبیات تجربی موجود در این حیطه بررسی و از میان آنها، تحقیقاتی در پیشرفت تحقیق و تعیین دامنۀ آن یاریرسانی بیشتری میکرد، انتخاب شدند: در تحقیقی با عنوان «بازسازی شهری، تصویر تهران و تجربۀ بیگانگی» شالچی و همکاران (١٣٩٥) به بررسی تصویر ذهنی ساکنان دو منطقۀ شمالی تهران ، به عنوان توسعه یافته ترین محلات شهر، و دو منطقۀ جنوبی، به عنوان مناطقی که کمترین میزان توسعه را داشته اند، پرداخته اند.
اما آیا در طراحی فضای شهری تهران ، خصلت دیالکتیکی فضا ملحوظ بوده است ؟ با توجه به اینکه تولید فضا چنان که دیوید هاروی میگوید، تحت سیطرة سرمایه داری محقق میشود و باز با نظر به اینکه مطابق رأی زیمل سیطرة اقتصاد پولی و حاکمیت عقل محاسبه گر تعاملات اجتماعی را جهت میبخشد، میتوان پرسید که نسبت شهروندان در شهر تهران هم از حیث فضای شهری، و هم از حیث تعاملات اجتماعی، تحت سیطرة سرمایه داری و اقتصاد پولی با چه کیفیتی تعیین شده است .