Abstract:
هدف: هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کیفی محتوای لازم برای دورههای آموزش کارآفرینی از نظر جوانان کارآفرین استان یزد به منظور ارائه آموزشهای مؤثرتر بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی بود که با استفاده از نظریه زمینهای انجام شد. جامعهیآماری متشکل از زنان و مردانی بود که در دورههای کارآفرینی برگزار شده در استان یزد در سالهای 97-1392 شرکت کرده بودند و در حال حاضر نیز به عنوان کارآفرین مشغول فعالیت بودند. نمونهگیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری مصاحبهها انجام شد. در نهایت، 20 نفر (16 مرد و 4 زن) به شیوه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و مصاحبهها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برای بهبود اثربخشی آموزشهای کارآفرینی باید در بعد درونفردی، مهارتهایی مانند مدیریتفردی، مـهارتهای اجتماعی، عواملانگیزشـی، استقلالطلبی، کنـترل و جهتدهی مشکلات، ویژگیهای شخصیتیکـارآفرینی، خودنظمدهی عواطف و هیجانها و شناسایی و اصلاح خطاهای شناختی مورد توجه قرار گیرد. در بعد بین فردی، ابعادی مانند مقابله با رفتارهای مخرب، روابط بین فردی کارآمد و انگیزانندههای اجتماعی و سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. در بعد شغلی، اطلاعات و مهارتهایی مانند دانش قانونی، دانش اقتصادی، دانش تکنولوژی و شبکه سازی باید مد نظر قرار گیرد. در نهایت در بعد آموزشی محتوای آموزشی، پیش نیازهای آموزش و عوامل ساختاری و قانونی برای هرچه بهتر برگزار کردن دورههای آموزش کارآفرینی بایستی مورد توجه قرار گیرد. در پایان پژوهش نیز مدل پارادایمی محتوای دورههای آموزش کارآفرینی ارائه شد. نتیجهگیری: براساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که در محتوای آموزشی دورههای فعلی آموزش کارآفرینی بایستی تجدید نظر صورت گیرد.
Aim: The purpose of present study was to qualitatively investigate the neccassary content for entrepreneurship training courses in the viewpoint of young entrepreneurs who lived in Yazd province, in order to providing more effective training courses. Method: This study was a qualitative research that using grounded theory. The population of the study consisted of men and women who participated in entrepreneurship courses held in Yazd province during 2011-2017 and are currently known as entrepreneur. Purposeful sampling was performed until the theoretical saturation of the interviews. Finally, 20 individuals (16 males and 4 females) were interviewed in a semi-structured manner and then the interviews were analyzed using three phases of open, axial and selective coding. Results: The results showed that in order to improve the effectiveness of entrepreneurship training courses, in intrapersonal dimension, several skills such as self-management, independence, social skills, motivational factors, control and orientation of problems, personality traits, emotional self-regulation and identifying and correcting of cognitive errors should be considered. In interpersonal dimension, coping with destructive behaviors, efficient interpersonal relationships, and social and organizational motivations are more important. In the occupational dimension, legal knowledge, economic, technology knowledge and networking knowledge should be considered. Finally, in the educational dimension, training prerequisites and structural and legal factors must be taken into account in order to have better entrepreneurship training courses. Finally, paradigm model of the content of entrepreneurship training courses was presented. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that educational content of the current entrepreneurship training courses should be revised.
Machine summary:
همچنین نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد که آموزشهای کارآفرینی در افزایش خلاقیت (مردانشاهی و آقاجانی، 1395)، ارتقاء کیفیت کارآفرینی (حسینی فرد و میرعرب، 1395)، روحیه کارآفرینانه (روشن، سیفی، عبدالهی، نوکانی و بنیجمالی، 1394)، شکلگیری قصد کارآفرینی (ضیاء و قارموسوی، 1395)، نگرش و قصد خوداشتغالی جوانان روستایی (علمبیگی، جلیلیان و لطیفی، ۱۳۹۶)، مسیر شغلی دانشآموزان (اشرفی، نجفی و هزارجریبی، 1397)، همچنین بر خودکارآمدی کارآفرینی (نوینسکی 1 و همکاران، 2017) موثر است.
اما آنچه در خصوص این دورهها نیازمند توجه است، بررسی محتوای آموزشهای انجام شده، میزان کارآمدی دورههای برگزار شده و شناسایی موانع موجود در آموزشهای کارآفرینی است تا با کسب نظر متخصصین این حوزه، برنامههای آموزشی جدید و موثرتری تدوین و تصمیمات تازهای درخصوص بهبود اثربخشی این دورهها اخذ شود.
برای انجام مصاحبه نیمهساختاریافته بدین صورت عمل شد که ابتدا سؤالاتی را که در برگیرنده ابعاد و رفتارهای کارآفرینی و دورههای آموزشی آن است طراحی شد و سپس روایی سوالات طراحی شده با استفاده از نظر اساتید صاحب نظر در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت.
شبکهسازی به توانایی فردی، برای توسعه و حفظ روابط با دیگرانی که توان کمک در شغل یا حرفه را به فرد دارند، اطلاق میشود (فورت و دوگرتی 1 ، 2001) پژوهشهای پیشین نیز نشان میدهد که فرصتهای کارآفرینانه با تعداد ارتباطات شخص کارآفرین در شبکهای رابطه مستقیم دارد (ضیاء، رضوانی و بیاتی، 1396) و افزایش مهارت شبکهسازی کارآفرینان منجر به مشروعیت بیشتر کسب وکارهایشان شده و در نتیجه میتوانند کارآفرینانهتر عمل کنند (نقابی و همکاران، 13 > در نهایت، بعد آموزشی شامل محتوای آموزشی، پیش نیازهای آموزش و عوامل ساختاری و قانونی است.