Abstract:
هدف اصلی این مقاله بررسی دیدگاه های آگوستین درباره آموزش و ارتباط آن با زبان در دیالوگ آموزگار با طرح سه مدل آموزش بر مبنای یادآوری، اشاره و اشراق است. در این مقاله با روش توصیفی استنتاجی ابتدا به شرح دیدگاه آگوستین درباره نقش زبان و کلمه در آموزش پرداخته و سپس نتایج حاصل از آن در نحوه آموزش مورد بحث قرار گرفته است. به عقیده آگوستین آموزش به معنای معمول آن با محوریت کاربرد کلمات به عنوان نشانه های واقعیت آغاز می شود اما در ادامه باید از نشانه های کلامی به سوی واقعیت نهفته در پشت آن ها به عنوان هدف اصلی آموزش حرکت کرد. در نتیجه پژوهش نشان داده شده است که بر اساس نگرش آگوستین در مدل اشراق آموزش و یادگیری واقعی نه از راه زبان بلکه با درک درونی و به مدد نوعی قوه بینش و اشراق صورت می گیرد. در واقع از نگاه آگوستین آموزش به معنای دقیق کلمه تنها بر عهده خداوند است و آموزگار انسانی نمی تواند به کسی چیزی بیش از آنچه که با آن آشنا بوده اند، بیاموزد. در ادامه دو نقد مهم بر این نگرش از سوی ویتگنشتاین و شفلر مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که با فهم دقیق تر نظریه آگوستین می توان نقدهای مطرح شده را پاسخ گفت.
Machine summary:
در پایان این دیالوگ آگوستین نتیجه میگیرد که آموزش اصیل انتشار یا انتقال اطلاعات نیست ،که از نظر او بهتر است آن را دستورالعمل یا راهنما (instruction) خواند بلکه فعالیتی است که در آن یادگیرنده معمولا خود قادر به درک واقعیت امور خواهد بود ,Metress &McGinnis ) .
به باور آگوستین وقتی واژۀ ناآشنایی را میشنویم برای ما بیمعناست تا زمانی که بتوانیم آن را با مدلولش مرتبط سازیم زیرا نشانه به خودی خود آنچه بر آن دلالت دارد را به ما نشان نمیدهد و لذا دانش به واسطۀ آشنایی مستقیم با خود چیزها پدید میآید تا اینکه حاصل شناخت و آموزش نشانه ها باشد، به همین خاطر آموزش و یادگیری از راه کلمات و زبان امکان پذیر نیست (٥٥ .
به عبارتی از نظر آگوستین ما هنگامی میتوانیم نسبت به چیزی نشریۀ علمی آینۀ معرفت ، سال بیستم ، شمارٔە شصت و چهارم ، پاییز ٩٩ __________________________________________________________________________________________ شناخت داشته باشیم که خود همان چیز برای ما حاضر و در دسترس باشد و در مواردی که ما چیزها را با ذهن خود درک میکنیم آن ها را بیواسطه و با نور درونی حقیقت خود خواهیم شناخت ؛ بنابراین آموزش و یادگیری واقعی از راه بصیرت حاصل از بینش درونی صورت میگیرد که هیچ ارتباطی به کلمات و زبان ندارد و این همان نتیجه نهایی آگوستین است که با زبان نمیتوان چیزی را به کسی یاد داد زیرا یادگیری حاصل بصیرت و بینش آدمی است .