Abstract:
تمدن غرب ارزش علم را به کاربردش در تواناسازی بشر برای دخل و تصرف در طبیعت میداند. با توجه به اقبال عمومی به کاربردهای عملی علوم طبیعیْ امروزه الگوی برگزیده زیست ابزاری تمدن غرب در تمام جوامع سیطره یافته و چالشهایی سخت را به دنبال آورده است. تمدن نوین اسلامی نمیتواند پذیرای دربست شیوه غربی تصرف در طبیعت باشد و باید الگویی کارآ مبتنی بر آموزههای اسلام در این زمینه ارائه دهد. در این مقاله سعی شده تا موضوع ارزششناسی تصرف در طبیعت بر اساس آراء استاد مطهری بررسی شود. از این رو، پس از معناشناسی «تصرف در طبیعت» و نگاهی به «علل میل بشر» برای این کار، نشان داده شده که از نظر استاد مطهری، اصل تصرف در طبیعت، کاری جایز، بلکه شایسته است، امّا مطلوبیتاش منوط به رعایت شرایطی است که هفت نمونه از آنها با استنباط از آثار استاد مطهری ارائه شده است و در نهایت با نگاهی انتقادی به ادبیات این بحث، مقاله را به پایان بردهایم.
Machine summary:
امـا اکنون که زمزمه هاي تاسيس تمدن نوين اسلامي به گوش مي رسد، پـرداختن بـه ايـن سـاحت تمـدن غرب ضروري است و بايد موضع تمدن اسلامي در قبال کاربردهاي علوم طبيعي آشکار گردد؛ زيرا از سويي ، سبک کنوني تکامل ابزاري و کم و کيف تصرف بشر غربي در طبيعت ، مبتني و نظام اعتقادي و ارزشي تمدن غرب است و با توجه به تقابل فرهنگ غرب با آمـوزه هـاي اسـلام ، نمـي تـوان پـذيراي بي چون و چراي شيوه برگزيده تمدن غرب بود.
در اين راستا، بايد ببينيم آيا اساسا تصرف در طبيعت - کـه ابـزاري بـراي تغييـر جهـان مطـابق بـا خواست بشر است - در نظام ارزشي اسلام مطلوبيتي دارد يا خير؟ و در صورت مطلوبيت ، بايد ببينـيم مساله تصرف در طبيعت چگونه تحليل مي شود و بايد و نبايدهاي آن کدامند؟ نتايج ناخواسته توسـعه علوم طبيعي و ظهور چالش هايي از جملـه بحـران محـيط زيـست ، اهميـت بحـث در ايـن مـساله را دوچندان کرده است و امروزه کتاب ها و مقالات متعددي در اين زمينه به چشم مي خورد.
از سخن استاد مطهري چنين بر مي آيد که ايشان تسخير طبيعت را دو نوع مي دانند: يکـي تـشکيل دادن همين نظام موجود طبيعت که بستر تولد و رشد مادي و معنوي انسان اسـت و البتـه بـشر در آن هيچ نقشي ايفا نمي کند و منفعلانه از آن بهره مي برد و دوم اينکه بشر خود به بهره بـرداري و اسـتخدام پديده هاي طبيعي اقدام کند و فعالانه از منافع آنها بعضا پنهان آنها استفاده کند.