Abstract:
دجّال به عنوان یکی از شخصیتهای آخرالزمانی نمایانگر شر در مقابل منجی عدالتگستر، از مفاهیم مشترک و پرچالش در الهیات اسلامی و مسیحی محسوب میشود. با این تفاوت که در اناجیل از آن با صراحت سخن به میان آمده در حالیکه در قرآن، اشارهای به آن نشده است؛ شاید همین نخستین دلیل بروز اختلافنظرها و چالشها پیرامون دجال و مسائل مرتبط با آن باشد. در این میان، در منابع روایی بهویژه جوامع حدیثی اهلسنت، جزئیات فراوانی دربارۀ دجال نقل شده است. اندیشمندان مسلمان با توجه مبانی فقه الحدیثی، پیرامون شخصیت و ویژگیهای ظاهری دجال، زمان و مکان خروج او و وقایع مرتبط با آن دیدگاههای یکسانی ندارند. در این میان، رشید رضا با وجود دلبستگی به مبانی فکری سلفیه، رویکردی انتقادی به حدیث داشته و عقلگرایی را به عنوان مهمترین مولفه سنجهی روایات مطرح میکند. او احادیث دجال را به دلیل تعارض با سایر روایات، مخالفت با قرآن و ادلۀ عقلی، دارای اشکال و در نهایت جعلی میداند. پژوهش پیشرو به شیوۀ تحلیل محتوا سعی دارد ابتدا یک تصویر کلی از موضوع دجال در میان اندیشمندان امامیه و اهلسنت به تصویر کشیده و سپس ضمن انتقال دقیق دیدگاه رشید رضا به نقد آن بپردازد.
The Antichrist, as one of the apocalyptic figures representing evil versus the savior of the greatest justice, is one of the common and challenging concepts in Islamic and Christian theology. With the difference that in the Bibles, the Antichrist is explicitly mentioned, while in the Quran, it is not mentioned; This may be the first reason for the differences and challenges surrounding the Antichrist and related issues. In the meantime, many details about the Antichrist have been narrated in narrative sources, especially in Sunni hadith communities. Muslim thinkers do not have the same views about the personality and physical characteristics of the Antichrist, the time and place of his departure and the events related to it, according to the basics of understanding the hadith. In the meantime, Rashid Reza, despite his attachment to the intellectual foundations of Salafism, has a critical approach to hadith and introduces rationalism as the most important component of measuring the narrations. He considers the hadiths of the Antichrist to be flawed and ultimately fake due to their conflict with other narrations, opposition to the Qur'an and rational reasons. The present study tries to paint a general picture of the subject of the Antichrist among Imami and Sunni thinkers using the content analysis method and then critiques it while accurately conveying Rashid Reza's point of view.
Machine summary:
(امینی، 1380: 227-223) افرادی مانند کامل سلیمان نیز در کتاب یوم الخلاص، موضوع دجال را مبهم و بالفعل غیرقابل پذیرش میداند و اینگونه استدلال میکند: اولاً اخبار آن غیر معتبرند؛ ثانیاً امور جعلی در آنها مشاهده میشود که رسول خدا( و ائمه( از بیان آنها منزه هستند؛ ثالثاً اینکه اساساً برخی از این روایات جعلی بوده و سند آنها ساختگی است.
ایشان پس از اشاره به ضعف سندی بسیاری از این روایات و همچنین محال بودن دلالت بر ایجاد معجزات مضلّه از لحاظ قوانین کلامی و اینکه خداوند حکیم قدرت بروز خرق عادات و اظهار معجزه را به افراد ضالّ و مضلّ تفویض نمیکند، در نهایت چنین مینویسد: وجود دجال امری حق است، اما منظور از آن یک فرد مشخص با آن اوصافی که ذکر شده نیست؛ بلکه مفهوم دجال سمبل پیچیدهترین و خطرناکترین دشمن اسلام و خداست که منطبق بر یکسری پدیدههای اجتماعی، فرهنگی است؛ از جمله آنها تمدن جهانبینی ماتریالیستی غرب است.
منافات احادیث دجال با حکمت انذار قرآن پیرامون محور نخست که در آن رشید رضا بیان میکند روایات دجال با حکمت انذار قرآن و بروز ناگهانی قیامت منافات دارد؛ باید گفت درست است که موضوعاتی مانند نزول حضرت عیسی( یا وجود حضرت خضر( و همچنین واقع شدن قیامت که آیات قرآن دربارۀ آن فراوان سخن گفته است برای بشر ناشناخته بوده و هست، اما خداوند از همین امور ناشناخته نیز نشانههایی را از زبان پیامبرانش برای مردم بازگو کرده است، بدون اینکه نیازی به بازگشایی راز و رمز آنها باشد.