Abstract:
تغییر و تحولات جامعه و به ویژه خانواده، بر اساس نظریه های مختلف از جمله نظریه تضاد بررسی و تبیین می شود. بر مبنای این نظریه، در جامعه و بین گروه های مختلف، نگرش ها و علایق متفاوت وجود دارد که از طریق قدرت، بینشان نظم ایجاد می شود و ثبات اجتماعی تامین می گردد؛ اما توزیع نابرابر منابع، سرانجام سبب ایجاد کشمکش و تضاد بین آنان می شود. هدف این پژوهش نیز تفسیر و تحلیل تحولات خانواده ایرانی در رمان های «تالار آیینه» از امیرحسن چهل تن، «سمفونی مردگان» از عباس معروفی و «نیمه غایب» از حسین سناپور بر اساس این نظریه و با روش توصیفی- تحلیلی است و به این پرسش ها پاسخ داده می شود: در دوره های مختلف چه عواملی موجب تضاد در خانواده های ایرانی شده است؟ تضاد بر اساس چه منافعی بوده است؟ گروه های زیر سلطه، برای رهایی خود از چه منابعی استفاده کرده اند؟ و این تضاد موجب چه تغییراتی در خانواده شده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ابتدا تضاد و تنش در خانواده های فرادست جامعه و سپس متوسط و بعد فرودست ایجاد شده است؛ این تضاد ها در اثر آشنایی با مدرنیته بوده و در آغاز، شخصیت پدر، نقش عاملیت را در این زمینه برعهده داشته است. اما در ادامه، دیگر اعضای خانواده، به ویژه شخصیت پسر و سپس دختر و همسر، به نظم موجود اعتراض کرده اند. پدر از نظم موجود سود می برد و دیگر اعضای خانواده، زیر سلطه اش قرار دارند. او برای ادامه تسلط خود، منابعی مانند قدرت و ثروت را در اختیار دارد و گروه زیر سلطه برای رهایی، از سرمایه ها و منابعی مانند سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استفاده کرده اند. شخصیت پدر به دنبال حفظ قدرت و اقتدار خود در خانواده است و دیگر اعضای خانواده به دنبال دستیابی به فردیت و استقلال هستند که تضاد ناشی از این امر، موجب تغییر و تحولاتی در ارزش ها و هنجارهای خانواده به ویژه در زمینه ازدواج، تحصیل و شغل شده و با فروپاشی سامان گذشته خانواده ها، نظم جدیدی شکل گرفته است.
Changes and evolutions in society, especially the family, are studied and explained based on various theories, including the theory of conflict. According to this theory, there are different attitudes and interests in a society and also different groups, that by power, order is created between them and social stability is provided; but ultimately the unequal distribution of resources will lead to struggle and conflict between them. The present research aims to interpret and analyze the evolutions of Iranian family in novels « Talar-e Ayeneh (The Mirror Hall)» by Amir Hossein Cheheltan, «Samphony-e Mordegan (Symphony of the Dead)» by Abbas Maroufi, and «Nimey-e Ghayeb (The Absent Half)» by Hossein Sanapour based on the conflict theory and using descriptive-analytical method. This study seeks to answer the following questions: What factors have caused conflict in Iranian families during different periods? What were the benefits of the conflict? What resources have the dominated groups used to liberate themselves? And what changes has this conflict caused in the family? The results show that first conflict and tension are created in the upper families of the society,and then the middle families and afterwards lower families.; These contradictions are due to the familiarity with modernity, and in the beginning, the character of the father played the role of agency in this field. But in the following, other members of the family, especially the son character, and then, the daughter and wife have protested against the existing order. The father benefits from the existing order and other family members are dominated by him. He has resourses such as power and wealth at his disposal to continue his dominance and the subordinated group have used resources and capitals such as socio-economic and cultural capitals to emancipate themselves. The father character seeks to maintain his power and authority in the family, and other members of the family seek individuality and independence. The conflict resulting from this situation has led to changes and evulations in the values and norms of the family, especially with regard to marriage, education, and occupation, and a new order has been formed with the collapse of the previous order of the family.
Machine summary:
هـدف ايـن پـژوهش نيـز تفسير و تحليل تحولات خانوادة ايراني در رمانهاي «تالار آيينه » از اميرحسن چهل تن ، «سمفوني مردگان» از عباس معروفي و «نيمۀ غايب » از حسين سناپور بر اسـاس اين نظريه و با روش توصيفي - تحليلي است و به اين پرسش ها پاسخ داده مي شـود: در دورههاي مختلف چه عواملي موجب تضاد در خانوادههـاي ايرانـي شـده اسـت ؟ تضاد بر اساس چه منافعي بوده است ؟ گروههاي زير سلطه ، براي رهايي خود از چـه منابعي استفاده کردهاند؟ و اين تضاد موجب چه تغييراتي در خـانواده شـده اسـت ؟ نتايج پژوهش نشان مي دهد که ابتدا تضاد و تنش در خانوادههاي فرادست جامعه و سپس متوسط و بعد فرودست ايجاد شده اسـت ؛ ايـن تضـادهـا در اثـر آشـنايي بـا مدرنيته بوده و در آغاز، شخصيت پدر، نقش عامليت را در اين زمينه برعهده داشته * دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه پيام نور، ايران yahoo.
در اين پژوهش به پرسش هاي زير پاسخ داده مي شود: - بر اساس رمانهاي مورد بررسي در سير تاريخي از مشـروطه تـاکنون، در کـدام يک از طبقات جامعه ، خانوادهها دچار تضاد شدهاند؟ - چه عواملي در ايجاد تضاد بين اعضاي خانواده نقش داشته است ؟ - تضاد بر اثر چه منافعي بوده است ؟ - کداميک از اعضاي خانواده از نظم موجود در خانواده سود مي برد؟ - کدام اعضا زير سلطه قرار دارند؟ - گروه مسلط ، چه منابعي در دست دارد و گروه زير سلطه ، بـراي رهـايي خـود از چه منابعي استفاده کرده است ؟ - در نتيجۀ اين امر، چه ارزشها و هنجارهايي در خانواده تغيير کرده اسـت و آيـا خانواده به تعادل رسيده يا فروپاشيده است ؟ روش پژوهش و انتخاب داستانها براي جمـع آوري اطلاعـات، از روش کتابخانـه اي اسـتفاده شـده و روش تحليـل نيـز توصيفي - تحليلي بوده است .