Abstract:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات نامتقارن سیاست پولی بر بخش مسکن در ایران می باشد. برای این منظور، ابتدا یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی مبتنی بر بخش مسکن طراحی شده و سپس با استفاده از روش بیزین و داده های سری زمانی فصلی دوره 1395– 1368 اقتصاد ایران برآورد گردیده است. بررسی عدم تقارن سیاست پولی در سه حالت اثرات: مثبت و منفی، اندازه متفاوت تکانهها و اثرات سیاست پولی در رکود و رونق انجام شده است .در حالت اعمال یک واحد تکانه مثبت به مدل، حجم عرضه بخش مسکن (h) در اقتصاد 45% کاهش یافته و قیمت نسبی اجاره (q) در حدود 13% افزایش دارد. با افزایش قیمت نسبی اجاره، سطح درآمد حقیقی فعالان بخش مسکن افزایش می یابد. با اعمال یک واحد تکانه منفی، حجم عرضه بخش مسکن h) 9%) افزایش می یابد. با افزایش تولید در بخش مسکن قیمت نسبی اجاره (q) در حدود 1% افزایش می یابد. لکن ارزش خالص ایجاد شده در بخش مسکن (nt) در ابتدای تکانه تقریباً تغییری نمی کند. همچنین نتایج نشاندهنده این است اعمال یک واحد تکانه مثبت باعث میشود ارزش خالص در بخش مسکن 12% افزایش یابد. از طرفی با تغییر در اندازه تکانه و هم چنین با اعمال یک سیاست پولی مشابه، یکبار در رکود و بار دیگر در رونق، واکنش متغیرهای الگو نیز متفاوت خواهد بود.
The aim of this study is analyzing the asymmetric effects of monetary policy shocks on the residential market of Iran. In so doing, a Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE),based on the residential sector of Iran is designed . Moreover, the data used are quarterly in period 1989-2016 and Bayesian method is employed in order to estimate Iran’s economy. The asymmetries of monetary policy shocks are indicated in the following three conditions: The positive and negative effects of monetary policy shocks, the effects of the size of shocks and the effects of monetary policy shocks in depression & inflation. By implementing a positive shock (single- unit) on the model, housing volume (h) has decreased about 45% and the relative rental price (q) has increased approximately about 13%.By increasing the relative rental price, the real income of the housing sector’s agents has augmented. By exerting a negative shock (single- unit) housing volume has been amplified 9%. By increasing the housing construction, the relative rental price has been augmented about 1%. But the generated net value in the residential sector showed no change at first. The results indicate by implementing a positive shock, the net value in housing sector rose by around 12%. One the other hand ,The feedback of the models’ variables vary while the size of shocks has changed, or by exerting the same monetary policy once in depression and the other time in inflation.
Machine summary:
براي اين منظور، ابتدا يک الگوي تعادل عمومي پوياي تصادفي مبتني بر بخش مسکن طراحي شده و سپس با استفاده از روش بيزين و داده هاي سري زماني فصلي دوره ١٣٩٥– ١٣٦٨ اقتصاد ايران برآورد گرديده است .
همچنين نتايج نشان دهنده اين است اعمال يک واحد تکانه مثبت باعث ميشود ارزش خالص در بخش مسکن ١٢% افزايش يابد.
بر اين اساس ، سيستم معادلات خطي شده الگوي تحقيق حاضر به صورت زير است که در آن متغيرهاي با علامت ^ نشان دهنده انحراف لگاريتمي از وضعيت پايدار هستند: (رجوع شود به تصویر صفحه) به منظور برآورد پارامترهاي الگوي تعادل عمومي پوياي تصادفي از روش بيزين استفاده ميشود.
در اين حالت مسير پوياي متغيرهاي الگو مطابق با نمودار (٤) تغيير مييابند: (رجوع شود به تصویر صفحه) با افزايش توليد در بخش مسکن قيمت نسبي اجاره (q) در حدود ١% افزايش مييابد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) در اين حالت حجم فعاليت ٤% افزايش ، قيمت نسبي اجاره (q) در حدود ٢% افزايش و ارزش خالص ايجاد شده در بخش مسکن (nt) در زمان صفر بدون تغيير و بين زمان ٥- ٠، ٣/%٠ افزايش مييابد.
مقايسه تکانه هاي مثبت و منفي که نشان دهنده شرايط رونق و رکود است مبين آن است که : u در شرايط رونق که شاهد تورم خواهيم بود، سياست گذار پولي سياست پولي انقباضي به صورت افزايش نرخ بهره را در پيش ميگيرد که باعث ميشود حجم عرضه در بخش مسکن کاهش يابد.