Abstract:
مشروطیت، به عنوان حادثهی مهم دوران جدید ایران، جنبشی برای تأسیس قانون بود. از عصر ناصری، همواره قانون هم در نوشتههای روشنفکران، هم در خواستههای مصلحان و مردم مطرح میشد. در دوران مشروطیت، ایرانیان درخصوص این مفهوم کلیدی دوران مدرن سخنان بسیاری بیان کردند. یکی از منسجمترین و دقیقترین سخنان در خصوص این مفهوم از آن میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی است. در این مقاله کوشش شده است با بررسی نوشتههای طالبوف، طرحی از مفهوم قانون در اندیشهی او معرفی شود. طالبوف به جایگاه قانون، تعریف آن، اهداف و فواید قانون و نیز منبع وضع آن پرداخته و برداشت درستی از این مفهوم در ایران ارائه کرده است. او همچنین کوشش کرده است به طرح دیدگاهی در مورد نسبت شریعت و قانون دستیابد.
Constitutionalism, as an important event in modern Iran, was a movement to establish the rule of law. Since the Nasiri era, law has always been mentioned in the writings of intellectuals as well as in the demands of reformers and the people. During the constitutional period, Iranians said a lot about this key concept of the modern era. One of the most coherent and accurate statements about this concept is that of Mirza ‘Abdulrahman Talebuf Tabrizi. In this article, an attempt has been made to introduce a concept of law in his thought by examining Talebuf’s writings. Talebuf deals with the status of law, its definition, goals and benefits, as well as the source of its making and provides a correct understanding of this concept in Iran. He has also sought to come up with a perspective on the relationship between Shari‘a and law.
Machine summary:
طالبوف به جایگاه ، تعریف ، اهداف و فواید قانون و نیـز بـه منبع وضع آن پرداخته و برداشت درستی از این مفهوم در ایران ارائه کرده است .
او که فـصل سوم کتابش را به اندیشه های سیاسی طالبوف اختصاص داده ، تنها در چند صفحه ی کوتـاه از این فصل به تعریف قانون و منبع آن ، یعنی اراده مردم ، اشاره کرده (٤٦-٤٥) و تنهـا بـه توصیف و نقل قول مجملی از سخنان طالبوف بسنده کرده است .
در دیگر آثار مهمی که درباره ی مشروطه نوشـته شـده انـد – حـائری (١٣٦٤)؛ آجودانی (١٣٨١)؛ طباطبایی (١٣٨٦)؛ زرگـری نـژاد (١٣٩٨)؛ آجـدانی (١٣٨٦)؛ آبادیـان (١٣٨٨) – به جایگـاه قـانون در اندیـشه ی طـالبوف بـه تفـصیل پرداختـه نـشده اسـت و اندیشه های حقوقی او اغلب در تبیین دیدگاه او به تجدد، مغفول واقع شده انـد.
طالبوف از منظر دانش حقوق دقت بسیار به خرج داده اسـت و بـه تعریف ، فایده ، هدف و مرجع وضع قانون اشاره کرده است .
این سخن طالبوف کـه در قانون تنبیه هرکس به اندازه ی تقصیرش مشخص می شود از این جهت شایان توجه است که به وضعیت خاص ایران نظر داشت ، کشوری که در آن هیچ تناسبی میان تقصیر و مجـازات نبود و گاه فرد را برای کوچک ترین خلاف به سخت ترین شکل مجازات میکردند.
طالبوف در جای دیگری ، در مقام بیان لـزوم تـصویب قـانون بـا آرای اکثریت مردم ، با دخیل کردن مفهوم سعادت می گوید، چون قانون برای سعادت عمـوم ملت است باید توسط ملت وضع شود، زیرا ملت خود بهتر می تواننـد سعادتـشان را تعیـین کنند.