Abstract:
هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی نظریه استبداد شرقی و حکومت قاجاریه است. نظریه استبداد شرقی از زمان ارسطو مطرح و طی قرون گذشته در غرب پرورانده شده است. هرکدام از نظریه پردازان غربی بر ویژگیهای خاص جوامع شرق تاکید داشتهاند. از جمله این نظریه پردازان مارکس، انگلس و ویتفوگل هستند. در نظریه مارکس دلیل حکومت استبدادی در شرق، جوامع خشک و پراکنده است. اما در نظریه انگلس و ویتفوگل دیوانسالاری آبی موجب استبدادی بودن حکومت در شرق شده است. بسیاری از افراد حکومت قاجاری را نمونهای از استبداد شرقی مورد نظر این افراد دانستهاند. این پژوهش نشان میدهد، با این وجود که حکومت قاجاریه یک حکومت استبدادی بوده، اما دلیل استبدادی بودن حکومتش در نه در جوامع خشک و منزوی مارکس است و نه در دیوانسالاری آبی. بنابراین نظریه استبداد شرقی مارکس، انگلس و ویتفوگل انطباقی با حکومت قاجاریه ندارد.
Machine summary:
از دیگر افرادی كه به این تفاوت پی برده است ماكیاولی است كه در كتاب شهریار بیان میکند كه در غرب اشراف وجود دارند و دارای مالكیت و احترام خاص خود هستند ولی در شرق هیچکس قویتر از شخص شاه نیست و اگر از وزرا یا طبقهی اشراف در داخل کشورهای شرقی تبعیت میشود، بهواسطهی ارتباط نزدیک آنها به شخص شاه است البته، او بیشتر تفاوت بین دولت عثمانی و دولت اروپایی را مدنظر قرار داده است (ماکیاولی،1357: 39-38).
منتسكیو نیز یکی دیگر از اولین و مهمترین صاحبنظرانی است كه به این تفاوتها توجه كرده است، او در كتاب معروف خود روح القوانین با بهکارگیری مفهوم استبداد شرقی درصدد مقایسهی حكومتهای آسیایی با حكومتهای اروپایی برمیآید در نظریه منتسكیو ایران، چین، هند و ژاپن جزء کشورهای شرقی دانسته میشوند.
اما وقتی او با جوامع شرق روبهرو شد به این سؤال رسید که چرا تمدنهای بزرگ بهجز اروپای غربی مثل آسیا تا قبل از برخورد با غرب در اینچنین مناسبات تکراری و بهظاهر ایستایی غوطه میخورند برای جواب این سؤال مارکس در کتاب فلسفه هگل به استبداد شرقی اشاره میکند و میگوید سیاست دولت چیزی نیست جز ارادهی یک شخص بر کل جامعه (وطنخواه،1380: 28).
آنچه موریه و فریزر بیان میکنند بیشتر در مورد حکومت قاجار در زمان فتحعلی شاه است.
در نظریه انگلس و ویتفوگل نیز علت به قدرت رسیدن و تداوم حکومتهای استبدادی در شرق در دیوانسالاری به وجود آمده برای تقسیم آب در جوامع شرقی بوده است.