Abstract:
این مقاله بر آن است تا اثری کهن به نام زادُ المُقوین را که به زبان فارسی در ناحیۀ ماوراءالنهر نوشته شده است، معرفی کند. نویسندۀ این اثر که موضوع آن اخلاق و مواعظ است و به احتمال زیاد در سدۀ ششم یا هفتم به رشتۀ تحریر درآمده، محمّدبن محمّد النّصر ملقّب به قاضی از اهالی وابکنت است. از این اثر سه نسخه برجا مانده که یکی در آرشیو ملّی افغانستان نگهداری میشود و در تاریخ 890 ق. کتابت شده است، دیگری متعلّق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی است که در سال 1027 ق. نوشته شده و نسخۀ سوم، در کتابخانۀ سالار جنگ هندوستان محفوظ است و در سال 1056 ق. به رشتۀ تحریر درآمده است. در این مقاله، علاوه بر معرفی نسخههای اثر، مؤلف و مذهب او و منابعش در تألیف این کتاب و نیز ساختار متن و دلایل اهمیّت آن توضیح داده شده است. برخی از منابع مؤلف در تألیف این اثر عبارت است از: تنبیه الغافلین سمرقندی، مغازی محمّدبن اسحاق، زاد العابدین، تفسیر انوار، کتاب الانوار و احتمالاً تفسیر معراج .
This study aims to introduce an ancient literary work known as Zad Al-Moghvin, a book written in the Persian language in the Transoxiana region. The author of this work, on the subject of ethics and sermons and most likely written in the twelfth or thirtieth century, is Mohammad ibn Mohammad Al-Nasr, known as the Ghazi, who lived in Vobkent. Only three manuscripts of this work are available, one of which is kept at the National Archive of Afghanistan and was written in 1485, and the other at the Library, Museum, and Document Center of I.R.Iran's Parliament and written in 1618 and third manuscripts is kept at the the Salar Jung – Museum and Library and was written in 1646. In addition to introducing the manuscripts, the author, his religion, the sources used in the writing of this book, the text structure, and the reasons for its significance are explained in this study. Some of the sources that the author has used in writing this book are Tanbih Al-Ghafilin Samarqandi, Maqazi Mohammad ibn Eshagh, Zad Al-Abedin, Tafseer Anwar, Kitab Al-Anwar, and most likely, Tafsir Miraj.
Machine summary:
شفیعی کدکنی در مقدمۀ منطق الطیر و به هنگام بررسی روایت های گوناگون داستان شیخ صنعان به یکی از حکایات زادالمقوین (حکایت صالح مؤذن ) بر اساس نسخۀ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی اشاره کرده ومؤلف آن را «به احتمال بسیار زیاد حنفی و خراسانی» دانسته است (عطار، ١٣٩٣: ٢٠٣؛ نیز رک: ایمانی، ١٣٩٣: ١٤٧-١٥٤).
قرائن متنی: در این متن ، از حکایات و احادیث گوناگونی سخن به میان آمده که رد پای هر کدام از آنها خود به تنهایی نشانگر تألیف این اثر در بخارا و ماوراءالنهر است ؛ همچنین منبع اصلی مؤلف در احادیث متن ، تنبیه الغافلین از ابواللیث سمرقندی است و در حکایات نیز با هزار حکایت صوفیان شباهت فراوان و حتی یگانگی دارد که هر دو از حوزۀ ماوراءالنهر برآمده است ، در بخش های بعدی به تفصیل به این موارد خواهیم پرداخت .
در این میان اگر نشانی از برخی منابع مؤلف که در متن از آنها یاد کرده است مانند زادالعابدین ، کتاب الانوار، تفسیر انوار و احتمالا تفسیر معراج یافت شود، چه بسا بتوان حدس ها و گمان های دقیق تری دربارۀ زمان تألیف اثر ارائه داد.
علاوه بر موارد مصرح ،نمونه های فراوانی هم وجود دارد که مؤلف بدون اشاره و ذکر نام ، از تنبیه الغافلین استفاده کرده است که به دو نمونه از آنها اشاره میشود: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} الله تعالی علیه و سلم فرستاد که : برو و رسول را صلی الله تعالی علیه و سلم خبر کن .