Abstract:
بنیادگرایی دینی گونهای از خاصگرایی فرهنگی است که موج رو به گسترش آن در برابر جهانی شدن ظهور نموده است. گروه حقانی که یکی از بازیگران غیر رسمی مهم عرصه تحولات سیاسی، اجتماعی و بینالمللی تلقی میشوند، مجموعهای از شبه نظامیان پاکستانی هستند که از چند گروه تشکیل میشوند و همزمان با اشغال افغانستان توسط شوروی با حمایتهای آمریکا، عربستان و پاکستان شکل گرفتند و پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001، موضع خود را تغییر دادند و جنگ را بر علیه نیروهای غربی شروع کردند
Religious fundamentalism is a kind of cultural particularism whose growing wave is emerging against globalization. Haqqani, considered as one of the informal key players in the political, social and international developments, is a group of Pakistani militants who are formed by some other groups at time of Soviet invasion of Afghanistan supported by America, Saudi Arabia and Pakistan. Following America’s attack to Afghanistan in 2001, they changed their approaches and positions and started a war against western forces
Machine summary:
گروه حقاني که يکي از بازيگران غير رسمي مهم عرصه تحولات سياسي، اجتماعي و بين المللي تلقي ميشوند، مجموعه اي از شبه نظاميان پاکستاني هستند که از چند گروه تشکيل ميشوند و همزمان با اشغال افغانستان توسط شوروي با حمايت هاي آمريکا، عربستان و پاکستان شکل گرفتند و پس از حمله آمريکا به افغانستان در سال ٢٠٠١، موضع خود را تغيير دادند و جنگ را بر عليه نيروهاي غربي شروع کردند.
( قباديان ،١٣٨٠: ١٤٠) د) توسعه نيافتگي و انفجار جمعيت عاملي براي ظهور بنيادگرايي ديني توسعه نيافتگي از عوامل اصلي درگيريهاي سياسي و گرايش به بنيادگرايي در درون هر کشوري است گاهي اوقات به غلط ، توسعه نيافتگي را برابر رشد يا افزايش ثروت فرض کرده اند ولي مفهوم توسعه با رشد يا داشتن ثروت متفاوت است ، رشد بيان کننده يک شاخص کمي است ، در حالي که توسعه يافتگي علاوه بر کميت بر چگونگي و کيفيت نيز توجه دارد، ميتوان گفت توسعه نيافتگي مبين يک بيثباتي بزرگ است و تهديدي مستقيم بر عليه امنيت جهان به شمار ميآيد، تجديد حيات گروه هاي افراط گراي ١٥ اسلامي با رشد بالاي جمعيت در بيشتر جوامع اسلامي همزمان بوده است رشد جمعيت از عوامل اصلي اجراي اعمال خشونت آميز در تمامي جوامع هستند، از نظر لاکوئر يکي از عوامل مهم شکل گيري تروريسم ، عدم تناسب ميان رشد جمعيت و اشتغال ميباشد و به دليل بيکاري اوقات خود را بيهوده سپري ميکنند و اين امر آنها را بيشتر متمايل به عقايد افراطي ميکند و آنان را مستعد پيوستن به گروه هاي تروريستي مينمايد.