Abstract:
آموزش و پرورش قرن نوزدهم ایران گویای اندیشه تمدن اسلامی نبود و تمام توان و انرژی ارزش های آموزشی آن از میان رفته بود و برای طبقات پایین راهی به سوی پیشرفت و آموزش باز نشده بود. ارزشها و شیوه های آموزشی هر جامعه، ثمره سنت های فرهنگی آن جامعه هستند. دیر یا زود این ارزش ها و شیوه ها ممکن است به اندازه ای زیر بار سنت ها بروند که منجر به رکود اجتماعی شوند. چنان که نگاهی کوتاه بر سنت های تعلیم و تربیت در ایران نشان خواهد داد، سیستم آموزشی ایران در طی قرن نوزدهم ، اگر بتوان آن را سیستم نامید، دچار رکود از چنین عواملی شده بواد
Machine summary:
دو مدرسه ديگر با اين سبک (يکي از آنها مدرسه علوم سياسي بود که توسط وزارت امور خارجه براي کارمندان آن وزارتخانه تاسيس شده بود) و دو کالج نظامي کل دست آوردهاي دولت در زمينه آموزش و پرورش را در نيمه باقي مانده قرن نوزدهم تشکيل ميدادند.
آنچه پيش از اين طرح بايد انجام ميگرفت ايجاد يک وزارت آموزش و پرورش کارآمد و متمرکز بود که بر تمام جنبه هاي آموزشي در کشور تسلط کامل داشته باشد.
ديگر وظايفي که به عهده شورا محول شده بود عبارتند از: بحث در خصوص استفاده از کمک هاي وقف براي حمايت از مدارس دولتي، تاييد شايستگي اشخاصي که ميخواستند مدارس خصوصي باز کنند يا مجله و روزنامه منتشر کنند، ايجاد سيستم رتبه بندي و برنامه پيشرفت براي معلمان مدارس دولتي، انتخاب دانش آموزان براي اعزام به اروپا با بودجه دولت ، تاييد کتابهاي درسي که مورد قبول وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته بودند و ايجاد کميته فرعي براي شورا که تدريس در مکتب ها را منضبط ، اصلاح و نظارت کند.
آزمونهاي يکساني توسط وزارت آموزش و پرورش براي دانش آموزان تمامي مدارس ملي (دولتي و خصوصي) در پايان کلاس ششم ، نهم و دوازدهم برگزار ميشد.
در اوايل سال ١٩٣٩ سري جديد کتابهاي درسي توسط وزارت آموزش و پرورش منتشر شد که براي اولين بار کل برنامه آموزشي دوره ابتدايي و بخش اول دوره متوسطه را در بر ميگرفت .
مطابق اين حکم تمام مدارس آمريکايي ملزم بودند در چهار کلاس اول دوره ابتدايي مباحثي را آموزش دهند که توسط وزارت آموزش و پرورش تعيين شده بود.