Abstract:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه میان سکوت سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. کلیه کارکنان شهرداری مریوان به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند ،که از طریق سرشماری نمونهای آماری انتخاب شدند. اطلاعات حاصل از پژوهش از دو طریق کتابخانهای و میدانی جمعآوری شدند. از طریق توزیع پرسشنامه، اطلاعات میدانی و ادبیات تحقیق از طریق منابع کتابخانه جمعآوری شدند. برای اندازه گیری سکوت سازمانی از پرسشنامه واکولا و بوراداس) 2005 ( و برای اندازه گیری تعهد سازمانی کارکنان از پرسشنامه معتبر آلن و مایر ) 1990 ( استفاده شد وجهت پایایی پرسشنامه از روش آماری آلفای کرنباخ و جهت تعیین روایی پرسشنامه از نظر گروه خبرگان استفاده شد. نتایج پژوهش حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که میان سکوت سازمانی و تعهد کارکنان رابطه معکوس و معنا دار حاکم است به طوری که هرچه نگرش سرپرستان و مدیران ارشد به سکوت کارکنان بیشتر باشد تعهد سازمانی کاهش میابد و هرچه فرصت های ارتباطی زیاد باشد رفتار سکوت کارکنان کمتر می شود و در نتیجه تعهد کارکنان بیشتر می شود. به علاوه نتایج رگرسیون نشان داد که فقط عامل )نگرش مدیریت عالی به سکوت( تاثیر معنی داری را در بر تعهد سازمانی کارکنان در جامعه اماری مورد پژوهش دارد.
Machine summary:
به علاوه نتایج رگرسیون نشان داد که فقط عامل (نگرش مدیریت عالی به سکوت) تاثیر معنی داری را در بر تعهد سازمانی کارکنان در جامعه اماری مورد پژوهش دارد.
بنابراین هدف از این پژوهش این است که آیا سکوت بر تعهد سازمانی کارکنان تاثیردارد یا نه؟ 2- بیان مسئله امروزه در بسياري از سازمان ها، شاهد امتناع كاركنان از ارائه ايده ها و نظرات خود، در مورد مشكلات سازماني بوده و در سازمان ها جوي به وجود آمده است كه اغلب موجب مي شود، كاركنان احساس كنند؛ ايده هاي آن ها با ارزش نبوده و باعث مي شود كه كاركنان را از ابراز نظرات بازدارد.
مدیران، به طعنه(زارعی متین و همکاران، 1390) باور بر این دارند که کارکنان خود را برای واضح سخن گفتن تشویق می کنند، اما از طرف دیگر، آن ها روش های رسمی را برای ساکت کردن نظرات مخالف کارکنان مورد استفاده قرار می دهند (Miller, 1972)سکوت سازمانی، با محدود کردن اثربخشی تصمیم گیری های سازمانی و فرایندهای تغییر در ارتباط است.
زمانی که فرهنگ سکوت در بین اعضای سازمان وجود دارد، آنها به یک تناقض آشکار گرفتار می شوند به طوریکه اغلب کارکنان در مورد حقیقت موضوعات و مسائل درون سازمانی اگاهی دارند اما جرات ابراز حقیقت را به مدیر یا سرپرستشان ندارند(Argyris, and Shon, 1977).
فرضيه فرعی 1 - بین نگرش مدیریت عالی به سکوت و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.