Abstract:
عاطفۀ اندوه از جمله مهمترین مضامین در غزلهای سبک هندی است. این مضمون در غزلیات حزین لاهیجی نیز بسیار برجسته و پرکاربرد است که به شکلهای مختلف در زبان شعر او نمود یافته و شاعر مبتنی بر آنها کوشیده است این حس خود را با انواع ترفندها و ابزارهای زبانی مانند بهکارگیری دقیق واژگان، تلفیقِ متناسب در محور همنشینی، ساخت ترکیبات جدید، تقابلها و تضادها و تصویرسازیهای متنوع به ویژه متناسب با کاربرد انواع «ردیف» در غزلیات خود به خواننده منتقل کند و او را در درک این تجربۀ شخصی شریک خود سازد. هدف مقالۀ پیش رو بررسی و تحلیل چگونگی استفادۀ حزین لاهیجی از این ترفندهای زبانی برای انتقال مفهوم موردنظر به مخاطب است. نظریۀ «همنشینی» و «جانشینی»، چارچوب تحلیلی نویسندگان مقاله برای نیل به این هدف بوده است. نتایج این پژوهش که به شیوۀ مطالعۀ کتابخانه و روش تحلیل متن انجام شده، نشان میدهد حزین با انتخاب ردیفهای مناسب و همخوان با سایر واژگان، ترکیبات و گروه های جمله در قالب تقابل، پرسشهای تأکیدی، ایجاد تناسب بین نوشتار و مفهوم، کاربرد افعال متناسب و مانند آن توانسته ضمن تبیین دقیق مفهوم «اندوه»، عاطفۀ اندوه را در مخاطب برانگیزد و او را در این تجربه با خود همراه سازد.
The emotion of Depression is one of the most important themes in the
lyrics of the Indian Style. This is also conspicuous and applicable in
the lyrics of Hazin Lahiji which is manifested in his poetic language in
different forms. The poet has tried to transfer depression to his readers
by the use of various techniques and devices such as using accurate
vocabularies, proper combination on the syntagmatic axis, creating
new combinations, conflicts and contrasts, and through miscellaneous
imaging especially by the means of all types of Radif in his own lyrics
in order to share his own personal experience with his audience. The
aim of this article is to study and analyze the method by which Hazin
Lahiji has used these linguistic devices for the transmission of the
mentioned concept to his readers. Studying the Syntagmatic and
Paradigmatic relations formulated the analytic approach for the authors
of this paper. This research has been conducted based on collecting
data in the library and by use of Text Analysis. It is concluded that
Hazin was successful in motivating the emotion of depression in the
audience and share his own experience with them through selecting
appropriate and harmonious Radifs with other vocabularies,
combinations and groups in sentences in the forms of contrasts,
emphatic questions, creating proportion between the concept and the
written text, and the application of appropriate verbs, and so on.
Machine summary:
نتايج اين پژوهش که به شيؤە مطالعۀ کتابخانه اي و روش تحليل متن انجام شده، نشان ميدهد حزين بـا انتخاب رديف هاي مناسب و هم خوان بـا سـاير واژگـان، ترکيبـات و گـروه هـاي جملـه در قالـب تقابـل ، پرسش هاي تأکيدي، ايجاد تناسب بين نوشتار و مفهوم، کاربرد افعال متناسب و ماننـد آن توانسـته ضـمن تبيين دقيق مفهوم «اندوه»، عاطفۀ اندوه را در مخاطب برانگيزد و او را در اين تجربه با خود همراه سازد.
بررسي اين مهم در «رديف »هاي غزل که ممکن است شـامل : اسـم ، جمله ، گروه اسمي ، حرف و فعل باشد، هم از نظر صرفي و هم از نظر نحوي قابل توجـه اسـت ؛ مثلاً وقتي يک رکن جمله در جايگاه رديف در غزل قرار مـي گيـرد، لازم اسـت ديگـر ارکـان و کلمات آن جمله در هماهنگي معنايي و زيباييشناختي با آن انتخاب و ترکيب شوند.
البته فريده داوودي مقـدم(١٣٩٠) مقالـه اي نسـبتاً مرتبط تر با موضوع اين پژوهش تحت عنوان «بازتاب غم ، رنج و نااميـدي در سـبک هنـدي (بـا تکيه بر غزليات طالب آملي )» نگاشته که در آن تنها به آوردن برخي ابيات و شـواهد شـعري در ابراز اندوه و رنج شاعران سبک هندي ، بدون بررسي هاي زباني ، بسـنده کـرده اسـت .
چنانکه پيش تـر گفتـه شد، «اندوه » يکي از مضامين اصلي در غزليات سبک هندي ، به ويژه غزليـات حـزين لاهيجـي است که به شکل هاي مختلف در زبان شعر او نمود يافته و شاعر کوشيده است اين حس خود را با انواع ترفندها و ابزارهاي زباني که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، به خواننده منتقل کند و او را تا حد ممکن در درک اين تجربۀ شخصي همراه خود سازد.