Abstract:
در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺿﻤﻦ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺗﺤﺼﯿﻼت ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺷﻐﻠﯽ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻣﺮاﮐﺰ درﻣﺎﻧﯽ، ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺪﻟﯽ ﺑﺮای ﺳﻄﺢﺑﻨﺪی آﻣﻮزش ﺳﺎزﻣﺎن در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻧﯿﺎزﺳﻨﺠﯽ آﻣﻮزﺷﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ- ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ و از ﻧﻮع ﮐﺎرﺑﺮدی اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ دو ﺑﺨﺶ اﺳﺖ. در ﺑﺨﺶ اول ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺰرگ ﺑﻮدن ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری از روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺧﻮﺷﻪای و ﺳﭙﺲ ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ اﺳﺘﻔﺎدهﺷﺪه اﺳﺖ، ﺑﺪﯾﻦﺻﻮرت ﮐﻪ از ﻣﯿﺎن ﻣﺮاﮐﺰ درﻣﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮﮐﺰ ﺑﻬﺪاﺷﺖ و درﻣﺎن ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن درﮔﺰ و ﮔﻨﺎﺑﺎد و ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن اﻣﺎم رﺿﺎ )ع(، ﻧﻤﻮﻧﻪای ﺗﺼﺎدﻓﯽ از ﮐﺎرﮐﻨﺎن و ﻣﺪﯾﺮان اﯾﻦ ﻣﺮاﮐﺰ درﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد 40 ﻧﻔﺮ ﻣﻮردﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. در ﺑﺨﺶ دوم ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﻄﺎی ﮐﻤﺘﺮ ﺧﺒﺮﮔﺎن و ﻣﺤﺪود ﺑﻮدن زﻣﺎن ﭘﮋوﻫﺶ، 7 ﺗﻦ از اﺳﺎﺗﯿﺪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎی ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ، ﺗﻬﺮان و ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﺪرس ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺧﺒﺮه ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﻧﻈﺮﺳﻨﺠﯽ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮماﻓﺰار SPSS و ﺑﺎ ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی آزﻣﻮن ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ، ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﺗﺤﺼﯿﻼت و دروس داﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺷﻐﻠﯽ ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺮدﯾﺪ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﮐﻪ دروس داﻧﺸﮕﺎﻫﯽ )ﺗﺤﺼﯿﻼت( ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺷﻐﻠﯽ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺑﻪ ﻣﯿﺰان 24% ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ. از ﺑﯿﻦ دروس اﺻﻠﯽ، ﺗﺨﺼﺼﯽ و ﭘﮋوﻫﺸﯽ، دروس ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﺰان 55% ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دروس ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺑﺎ 53% و دروس اﺻﻠﯽ ﺑﺎ 43%، ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ارﺗﺒﺎط را دارد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، از ﻧﺮماﻓﺰار Expert Choice، ﺟﻬﺖ رﺗﺒﻪﺑﻨﺪی ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻣﻮرداﺳﺘﻔﺎده در ﻣﺪل ﺳﻄﺢﺑﻨﺪی آﻣﻮزﺷﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺒﺮﮔﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ ﺗﺎ از اوزان ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه ﺑﺮای ﻫﺮ ﺷﺎﺧﺺ در ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺪل ﺳﻄﺢﺑﻨﺪی آﻣﻮزﺷﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدد.
Machine summary:
زندی و همکاران (1392) در پژوهشی با عنوان «بررسی نیازهای آموزشی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز» در راستای ارائه الگوی مناسب آموزشی و بهسازی منابع انسانی به این نتیجه دست یافتند که تفاوت معنادار آماری بین سطح موجود و مطلوب دانش، مهارت و نگرش کارکنان وجود دارد و شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب ملموس و قابلتأمل است.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که آموزش ضمن خدمت؛ عملکرد شغلی، مهارتهای شغلی و قدرت انطباق سازمانی و خانوادگی افسران را افزایش نداده است ولی بین سطح تحصیلات و موفقیت شغلی ارتباط وجود دارد.
ازاینروی در این پژوهش سعی شده است با تبیین مدلی برای سطحبندی آموزش افراد، در مرحله نیازسنجی آموزشی، اثربخشی و کارایی دورههای آموزش سازمان به لحاظ محتوای مورد انتظار از دورهها افزایش یابد.
همچنین، با بررسی ارتباط بین تحصیلات و موفقیت شغلی، از این عامل بهمنظور طراحی بخشی از برنامه آموزشی سازمانی با رویکرد سیستمی در مراکز درمانی استفاده گردد، بهطوریکه اثربخشی آموزش کارکنان این سازمان افزایشیافته و هزینهای که صرف آموزش میگردد کارایی بیشتری نیز داشته باشد.
با توجه به نتایج بهدستآمده و با در نظر گرفتن فاکتور تحصیلات و عنایت به نظر خبرگان از طریق دو بار نظرسنجی از خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی، 4 شاخص: سابقه مرتبط، مقطع تحصیلی، سطح سازمانی و ارتباط تحصیلی با دوره بهعنوان شاخصهای تعیینکننده سطحبندی دورههای آموزشی در مرحله نیازسنجی آموزشی در نظر گرفته شدند.
ازاینرو در این پژوهش، با در نظر گرفتن رابطه تحصیلات بر موفقیت شغلی کارکنان شعب مراکز درمانی، ضمن تحلیل دروس دانشگاه و تحصیلات بر موفقیت شغلی با رویکرد به بعد تحصیلات کارکنان، مدلی برای فرآیند برنامهریزی آموزش سازمان ارائهشده است.