Abstract:
صفات شاعرانه (epithets) صفاتی هستند که بر خلاف صفات دستوری و منطقی، کارکردهای هنری و شاعرانه دارند و با ارائة جزئیاتی هنری و زیباییشناسانه از موصوف، موجب تشخّص و برجستگی در زبان شعر میشوند. از آنجا که حافظ به اذعان اغلب پژوهشگران، در کشف، ساخت و کاربرد اینگونه صفات توانا بوده، درحالیکه شگردهای هنری او در این باره بهخوبی کاویده نشده، نگارنده کوشیدهاست تا در قالب این مقاله و با استفاده از روش تحلیل محتوا، این موضوع را در غزلیات حافظ بررسی کند. بر اساس این بررسی مشخص شدهاست که حافظ بیش از 1400 ترکیب وصفی، 560 صفت جانشین موصوف و 58 گروه وصفی ساخته که از این تعداد، بالغ بر 480 صفت، از نوع شاعرانهاند؛ یعنی کارکردهای هنری و شاعرانه دارند و موجب برجستگی زبان شدهاند. این صفات در این مقاله بر اساس نوع کارکرد تجزیه و تحلیل شدهاند و مشخص شده که این صفات کارکردهای زیبانمایی (سرو صنوبرخرام)، زشتنمایی (صوفی دجالفعل ملحدشکل)، بزرگنمایی (زبان آتشین)، استعاری (اشک غماز)، کنایی (کوتهآستینان)، تشبیهی (دل صنوبری)، تلمیحی (آدم بهشتی) و ایجازی (کبک خوشخرام) دارند و چون اغلب آنها با نوعی ابداع و خیالانگیزی همراه هستند، موجب تشخّص در زبان شعر شدهاند و حافظ از این منظر نیز شاعر بزرگی است. این موضوع قابل بررسی در شاهکارهای ادبیای چون شاهنامه و بوستان است که در آن صورت، تفاوت صفات شاعرانه در انواع ادبی نیز به دست میآید.
Epithets are attributes that, unlike attributes in the grammatical and logical sense, have many
artistic and poetic functions, and in this way, cause the poetry language to be
distinguished.Hafez is superior in the discovery, construction, and use of this type of epithets,
but his artistic techniques have not been well studied yet, and as a result, most of the opinions
on this subject are presented just about a few of his poems; so the present paper tried to
examine this issue in Hafez’ sonnetsscientifically using the content analysis. According to
this paper, it has been determined that Hafez has over 1400 descriptive compositions, 560
successor attributes, and 58 descriptive groups, from which more than 480 are epithets; that
is, they have aesthetic function and made the language prominence.
These epithets are analyzed in this paper based on the type of function, and it has been
determined that the epithets of Hafez in his sonnets have the functions of beatification (Sarve
Senoubarkharaam), uglification (Dajal Fe’l Molhedolshekl), magnification (Zabaane
Atashin), metaphorical (Ashke ghammaz), sarcastic(Kootah Astinaan), simile (Dele
senoubari) and allegory (Adame Beheshti). Since most of them are associated with a kind of
innovation and fantasizing, they have cause the poetic language to be prominent and
distinguished; therefore, Hafez is a great poet in this regard. This issue can be studied on
literary masterpieces such as Shahnameh and Boostan by which the different epithets can be
found in literary genres.
Machine summary:
بر اساس این بررسی مشخص شدهاست که حافظ بیش از 1400 ترکیب وصفی، 560 صفت جانشین موصوف و 58 گروه وصفی ساخته که از این تعداد، بالغ بر 480 صفت، از نوع شاعرانهاند؛ یعنی کارکردهای هنری و شاعرانه دارند و موجب برجستگی زبان شدهاند.
این صفات در این مقاله بر اساس نوع کارکرد تجزیه و تحلیل شدهاند و مشخص شده که این صفات کارکردهای زیبانمایی (سرو صنوبرخرام)، زشتنمایی (صوفی دجالفعل ملحدشکل)، بزرگنمایی (زبان آتشین)، استعاری (اشک غماز)، کنایی (کوتهآستینان)، تشبیهی (دل صنوبری)، تلمیحی (آدم بهشتی) و ایجازی (کبک خوشخرام) دارند و چون اغلب آنها با نوعی ابداع و خیالانگیزی همراه هستند، موجب تشخّص در زبان شعر شدهاند و حافظ از این منظر نیز شاعر بزرگی است.
در همین راستا و از آنجا که بسیاری از پژوهشگران و محققان آثار ادبی (شفیعی کدکنی، 1376: 27؛ فرشیدورد، 1374: 207) بیان کردهاند که حافظ یکی از شاعرانی است که با آگاهی و تسلّط بر زبان، توانستهاست صفات شاعرانة زیبایی بسازد و در اصل، بخشی از عظمت کلام حافظ، مرهون توجه به همین صفات شاعرانه است، نگارنده کوشیده است تا در قالب این مقاله، صفات شاعرانه را در غزلیات حافظ بررسی کند، با این هدف که نشاندهد حافظ با ساخت صفات شاعرانه چه هنرنماییهایی را در عرصة زبان شعر نشان داده و چه کارکردهایی را از آوردن آن صفات در نظر داشتهاست.
بر این اساس مشخص شده است که در غزلیات حافظ، بالغ بر 1400 ترکیب وصفی، 565 صفت در جایگاه موصوف و 58 گروه وصفی به کار رفته که از این تعداد حدود 483 صفت، از نوع شاعرانه و هنریاند؛ یعنی موجب تشخّص و برجستگی زبان شعر شده و کارکردهای هنری داشتهاند.