Abstract:
بشر که در تلاش برای پیشرفت و سلطه بر جهان پیرامون، گاهی مقهور موانع زمانی، مکانی و معرفتی شده است در مقام مقایسه با میزان پیشرفت انسانهای نخستین، خود را موفق و بعضا در نقطه پایان و مرز نهایی پیشرفت می داند حال آن که گذر زمان و کشف و کسب دانسته های جدید همواره با پدیدار شدن مجهولات تازه همراه بوده است؛ از این رو بشر در سیر تلاش و تکاپوی پیوسته، خود را در مقابل این پرسش می بیند که کدام حریم علم است که از دسترس او خارج است و دیگر نباید برای ورود در آن ساحت، خود را به زحمت بیاندازد. این پرسش محور بحث در این گفتار قرار گرفته است و با اتکاء به معرفت قرآنی و بررسی معناشناسانه حوزه معنایی واژگان قرآنی و التفات به مباحث فلسفه علم به این برونداد منتهی شده است که بجز علوم خاص ذات حق تعالی و علومی که به اذن الهی برای همیشه در پرده غیب قرار گرفته است، سایر علوم بالقوه در دایره تسخیر بشر قرار دارد و انسان به اقتضای «مقام خلافت» و «امر به استعمار زمین» برای تحقق اراده خداوند متعال باید تلاش خود را برای دستیابی به آن علوم به کار بگیرد.
In their effort to develop and to dominate the world around them, humankind have sometimes been overcome by temporal, spatial, and epistemological obstacles. Nevertheless, compared with the extent of the development of the early humans, modern humankind consider themselves successful and somewhat at the end point of progress. The passage of time, discovery and acquisition of new knowledge, however, have always been accompanied by the emergence of new unknowns. Therefore, in this process of constant struggle, humankind find himself faced with the question of which realm of science is beyond their reach, and should not bother themselves entering it. Relying on the Qur’anic knowledge and by scrutinizing the semantic field of the Qur’anic words and paying attention to the discussions of the philosophy of science, this article focused on the above-mentioned question, and concluded that except for the special science of the essence of the Almighty God and the sciences that have been forever hidden behind the curtain of the unseen by God's permission, other potential sciences can be conquered by human beings, and they must make their efforts to fulfill the will of God the Almighty, in accordance with the "position of the caliphate of God" for humankind and the divine “command to build on the earth".
Machine summary:
حاصل سخن اینکه بشر به رغم همه پیشرفت های علمی که تجربه کرده است اذعان دارد که هم چنان برخی پرسشهای بی پاسخ دارد و ذکر این فهرست از پرسش ها نباید تداعی کننده حجم اندک نادانسته ها باشد حکیم عمر خیام نیشابوری انبوه نادانسته ها را در برابر دانسته ها اینگونه به تصویر می کشد: هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند از اسرار که معلوم نشد هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز معلومم شد که هیچ معلوم نشد ( خیام ، ٦٧:١٣٩١) ابوسعید ابوالخیر اینگونه در ابیاتی که به وی منسوب شده است نسبت میان آن دو را چون خورشید کوچکتر تر از ذره میداند : دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت یک موی ندانست ولی موی شکافت اندر دل من هزارخورشید بتافت آخر به کمال ذرّه ای راه نیافت ( ابوالخیر :٢٢) فردوسی شاعر حماسه سرای ایران زمین نیز گنج علم را بی پایان می داند و اینچنین می گوید: نباید که بندد در گنج سخت به ویژه خداوند دیهیم و تخت و گر چند بخشی گنج سخن بر افشان که دانش نیاید به بن ( فردوسی، ١٣٨٦، دفتر اول ، ٣) زیباتر اینکه وی همین معنا را در جایی دیگر اینگونه به تصویر می کشد: ز هر دانشی چون سخن بشنوی از آموختن یک زمان نغنوی چو دیدار یابی به شاخ سخن بدانی که دانش نیابد به بن ( فردوسی ، ١٣٨٦، دفتر اول ، ٥ ) حوزه معنایی «علم » در قرآن کریم و نهج البلاغه واژه علم در ادبیات قرآن کریم بسیار مورد توجه قرار گرفته است و قریب به ٨٥٥ بار با اشتقاقات مختلف به کار رفته است بعلاوه اینکه ٣٠ لفظ مترادف آن از قبیل ادراک ، شعور، حفظ ، ذکر، فهم ، حکمت ، هدایت نیز در قرآن کریم به کار رفته است .