Abstract:
یکی از مسائل کلیدی که اقتصاددانان هنگام مطالعه و تجزیهوتحلیل سیر تکامل فعالیت اقتصادی با آن مواجهاند، تلاش برای توضیح چرخههای تجاری است. رفتار متغیرهای کلان در طی چرخههای تجاری و اثر سیاست پولی و مالی بر پویاییهای آنها، مرحله کلیدی درک نقش بازارهای مالی در اقتصاد واقعی است. از این رو هدف این تحقیق شناسایی چرخههای تجاری با استفاده از مدل مارکوف سویچینگ و بررسی سیاستهای پولی و مالی و متغیرهای کلان مؤثر بر آن میباشد. برای این منظور با استفاده از دادههای فصلی طی دوره 95-1375 مشخص گردید که رشد تولید ناخالص داخلی دارای سه رژیم با میانگین رشد منفی، رشد مثبت ملایم و رشد مثبت بالا میباشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیاست پولی و نااطمینانی نرخ ارز تأثیر منفی و معنیداری بر رشد اقتصادی در چرخههای تجاری رونق ملایم و رکود دارند. این در حالی است که درآمدهای نفتی در هر سه رژیم چرخههای تجاری موردبررسی تأثیر مثبت و معنیداری بر رشد اقتصادی داشته است. همچنین سیاست مالی (مالیات) بهعنوان یک تثبیتکننده خودکار، سهم بسیار اندکی در تعدیل سیکلهای تجاری طی دوران رکود و رونق اقتصادی ایران دارد. بهطورکلی تأثیر متغیرهای معنیدار منجر به کوتاه شدن دوران رکود و رونق در رشد اقتصادی شدهاند.
One of the key issues that economists face when analyzing the evolution of economic activity is the attempt to explain business cycles. The behavior of macro variables during the business cycles and the effect of monetary and fiscal policy on their dynamics is a key stage in understanding the role of financial markets in the real economy. Therefore, the purpose of this study is to identify business cycles by using the Markov Switching model and to examine monetary and fiscal policies that affect it. To this target, using seasonal data during the period of 1996-2016, it was found that GDP growth has three regimes with average of negative, mildly positive and high positive growth. The results of the research indicate that monetary policy and exchange rate uncertainty have a significant negative impact on economic growth in business cycles of mildly boom and depression. However, oil revenues in all three business cycle regimes have a positive and significant effect on economic growth. Also, fiscal policy (tax) as an auto stabilizer has a very small contribution to the adjustment of business cycles during the recession and economic prosperity of Iran. In general, the impact of significant variables has led to a shortening of the recession and boom in economic growth.
Machine summary:
نتايج تحقيق حاکي از آن است که سياست پولي و نااطميناني نرخ ارز تأثير منفي و معنيداري بر رشد اقتصادي در چرخه هاي تجاري رونق ملايم و رکود دارند.
با نگاهي به سابقه تحقيق ميتوان بيان داشت ، تا کنون در مورد اثرگذاري همزمان چهار متغير کلان اقتصادي (نرخ واقعي ارز، قيمت نفت ، ماليات و حجم نقدينگي) بر ادوار تجاري، تحقيقي صورت نگرفته است و يا دست کم ، صرفأ بر دوره هاي رکود و رونق پرداخته اند، به گونه اي که طول دوران رونق بيشتر از دوران رکود است همچنين در مطالعات اندکي صرفا قيمت و درآمدهاي نفتي را بر رشد اقتصادي لحاظ قرار داده اند.
اين پژوهش با بهره گيري از رهيافت اقتصادسنجي مارکوف سويچينگ و داده هاي سريزماني فصلي طي دوره ١٣٩٥-١٣٧٥ و با انتخاب بهينه درجه اتورگرسيو و همچنين تعداد رژيم بهينه براي اقتصاد ايران به بررسي و استخراج سيکل هاي تجاري پرداخته است .
جدول ٢: نتايج آزمون هاي LR،ML و AIC براي آزمون غيرخطي بودن مدل و تعيين تعداد رژيم ها (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به آزمون نسبت درستنمايي (LR١)، معيار آکائيک (AIC٢) و همچنين حداکثر راستنمايي (ML٣) ازآنجاکه اقتصاد ايران برخلاف اقتصاد کشورهاي توسعه يافته از نوسانات بيشتري در رشد توليد واقعي برخوردار است ، استفاده از روش مارکوف سوئچينگ با سه رژيم براي استخراج سيکل هاي تجاري مناسب تر است .
ازآنجاکه از اهداف اين مطالعه ، تعيين اهميت متغيرهاي کلان اقتصادي و عوامل مختلف در ايجاد نوسانات چرخه هاي تجاري است ، مدل را گسترش داده و متغيرهاي موردنظر را که شامل تغييرات قيمت نفت ، نرخ واقعي ارز، متغيرهاي سياست مالي (ماليات ) 1.
M. (2003), Business cycle asymmetries: Characterization and testing based on Markov-switching autoregressions, Journal of Business & Economic Statistics, 21(1): 196-211.