Abstract:
شعر نیمایی در قالب ساختاری یعنی رعایت ارکان عروضی دچار ابهاماتی شد که بعدها شاعران نو پرداز در برطرف کردن آنها توانایی های خود را در اشعارشان به طرق مختلفی بروز دادند . عاشقانه ها یا همان اشعار نو عاشقانه که در قالب های مختلفی سروده می شدند مانند دیگر اشعار نو عاری از اوزان عروضی نبودند . البته اوزان عروضی که در اشعار نیمایی به کار می رفت قالبا به صورت اوزان کم کاربرد نبود و بیشتر اوزان پرکاربرد و آن هم در تعداد محدود به کار می رفتند . این نوشتار نشان خواهد داد عاشقانه های 4 شاعر نیمایی سرا دارای کدام اوزان عروضی و تاثیر این اوزان بر قالبهای شعری آنها بوده است .
After Nimaic verse revealed indistinct in applying metric feet, a number of modernist poets tried their hands in devising and correcting the ambiguities in their own poems. Contrary to other types of new poetry, their new romantic poems, practiced in different frames and forms, were not void of metric feet. It is admitted, however, that the metric feet applied in Nimaic versification were of typical and regular types. The present research investigates the prosodic metrics in the romantic poems of four Nimaic-style practitioners (Nader Naderpour, Ahmad Shamlou, Forough Farrokhzad, Fereydoun Moshiri) as well as the impact of using those metrics in deciding their preference of certain frames and forms.
Machine summary:
( ماهيار، ١٣٧٩: ٢٣٧ ) اين گونه شد که بزرگاني همچون شاملو، نادر پور، فروغ فرخزاد و فريدون مشيري نيز ناخواســته در تولد اشــعار نو خود ملزم به رعايت اوزان عروضي تا سرحد امکان شــدند و اين مسئله در مثال هايي که ذيل اين بحث و قسمت هاي مختلف اين نوشتار آمده تا ســر حد امکان بيان شده اســت .
( حقوقي ، ١٣٨٥ : ٣١٧ ) درست به همين دليل است که نيما و بعد از او شــاگردان مکتب وي در انتخاب و ترکيب وزن هاي شــعري انحرافاتي دارند و اين مورد کاملا طبيعي اســت چون کاربرد اوزان عروضي در شــعر سنتي به گونه اي بوده که با بلند و کوتاه شــدن مصراع ها در شــعر نو، ارکان عروضي در جاهايي به هم مي ريزد و شــاعر نو گرا که اصل را بر محتواي شــعر نهاده است در ساختار ناخواسته مرتکب خط مي شود.
به اين دليل که در شــعر سنتي ، شــاعر افکار و احساسات خود را در قالب هاي از پيش تعيين شده اي مي ريزد که در آن صورت فقط از نظر تعداد ابيات و نوع کاربرد قافيه متفاوت اســت .
( خانلري ، ١٣٧٢ : ٢٠٩ ) بررسي اوزان عروضي عاشقانه هاي فرخزاد، مشيري ، نادرپور و شاملو فروغ فرخزاد با آنکه اشــعار فروغ فرخزاد و فريدون مشــيري با اوزان عروضي سنتي هماهنگي مناسبي دارد، اما نادرپور در سرودن غزلواره هايش ، اوزان عروضي را بيش از دو شاعر ديگر رعايت نموده است .