Abstract:
«شعر علوی» یکی از شاخههای اصلی شعر آیینی بهشمارمیآید که تاکنون مورد بررسی همهجانبه و علمی قرار نگرفتهاست و در اندک پژوهشهای انجامشده در این زمینه بیشتر به محتوا و درونمایة آن پرداختهشدهاست. رسالت دینی و کارکرد مذهبی این اشعار در گرو تأثیرگذاری عمیق این اشعار در مخاطب است. موسیقی یکی از عناصر سازندة شعر است که نقش مهمّی در زیباسازی کلام و تأثیر آن بر مخاطب دارد. در این جستار، سطوح چهارگانة موسیقی (بیرونی، کناری، درونی و معنوی) با روش توصیفی ـ تحلیلی در 3 مجموعه شعر علوی و در مجموع 158 شعر بررسیشدهاست. بررسی عناصر موسیقایی در این اشعار، حکایت از ارتباطی دوسویه میان موسیقی و محتوای این اشعار دارد. موسیقی در این اشعار، کمک شایانی به القای مفاهیم و معانی مورد نظر شاعران کرده و در مقابل درونمایه و محتوای این اشعار به موسیقی آن جهت دادهاست. برجستگی و قوّت موسیقی در دو سطح بیرونی و کناری، بیفروغبودن موسیقی درونی و معنوی و در حاشیه قرارگرفتن آن، استفاده از اوزان جویباری و شفّاف و توجّه به مضمون و محتوا در انتخاب وزن، گرایش به اوزان ساده و بیتکلّف، تنوّع وزنی، استفاده از قافیهها و ردیفهای مرتبط با موضوع و بهرهگیری دو سویه از آنها (کارکرد موسیقایی و انتقال معنا)، به کارگیری صنایع لفظی (تکرار، جناس و موازنه) و صنایع معنوی (تلمیح، مراعاتالنظیر و تضاد) از دیگر یافتههای این پژوهش است.
Alavi poetry" is one of the main branches of religious poetry that has not been thoroughly studied yet and little research has been done on its content and context. The religious mission and religious function of these poems depends on the profound influence these poems have on the audience. Since poetry music is an essential element in the structure of the poem and its influence, in this study, the descriptive-analytical method of the function of the musical elements has been investigated in 4 external, lateral, inner and spiritual levels. How the Musical Elements Work in Alavi Poetry and How the Alawite Poets Use Musical Elements in their Poetry, The fundamental questions of this study are to examine three sets of Alavi poems containing 158 poems to answer them. The findings of the study suggest that the musical elements were more prominent in the two levels of outer and lateral music and that the poets acted more strongly and creatively in these two levels. Inner and spiritual music is marginalized in these poems, and not deservedly deserved.
Machine summary:
برجستگي و قـوت موسـيقي در دو سطح بيروني و کناري ، بي فروغ بـودن موسـيقي درونـي و معنـوي و در حاشـيه قرارگرفتن آن ، استفاده از اوزان جويباري و شفاف و توجه به مضمون و محتـوا در انتخاب وزن ، گرايش به اوزان ساده و بي تکلف ، تنوع وزني ، استفاده از قافيـه هـا و رديف هاي مرتبط با موضوع و بهره گيري دو سويه از آن ها (کـارکرد موسـيقايي و انتقال معنا)، به کارگيري صنايع لفظي (تکرار، جنـاس و موازنـه ) و صـنايع معنـوي (تلميح ، مراعات النظير و تضاد) از ديگر يافته هاي اين پژوهش است .
لازم بـه ذکـر اسـت از ميـان اوزان جويبـاري دو وزن «فـاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن » و «مفعول مفاعلن مفاعيل فعول » بيشتر مورد اسـتفادٔە شـاعران مـذکور قرار گرفته است که به عقيدٔە فرشيدورد از پر اسـتعمال تـرين و زيبـاترين اوزان شـعر فارسـي به شمارمي آيند (١٣٧٨: ٥٧٥)؛ مانند: آن چه را کاشت علي ، فتنه هدر کرد آخر تيـــر نـــامرئي نيرنـــگ اثرکـــرد آخـــر (برقعي ، ١٣٩٧: ٦٣) آبرومنـــدتر از نـــام علـــي نـــامي نيســـت چه کسي گفته که در نام تو ايهامي نيسـت (علوي ، ١٣٩٤: ٥٧) در چشم من ، آيينه علـي ، آب علـي اسـت مهتـاب علـي ، مهـر جهانتـاب علـي اسـت (غفورزاده ، ١٣٩٣: ٢٥٤) اين ابيات همچون ديگر نمونه هاي شعر علوي ، همه در اوزان جويباري انـد و خصـلت تکرارپذيري در آن ها چشم گير نيست و در بعضي از آن ها تکرار تقريبا وجود ندارد.