Abstract:
تأثیر مکتب فراواقعگرایی در اقسام هنر در سراسر جهان، و نیز در ادبیات ایران مشهود است؛ حتی میتوان گفت که آثار فرا طبیعی عرفا و شطحیات آنها زمینهساز این مکتب در اروپا بوده با این تـفاوت که عارفان در درون و روح خویش و سورئالها در ناخودآگاه ذهن خود به جستجوی عوالم باطنی بوده که گاهی این دو بر هم منطبق میآیند. در حالی که عرفا بر مبانی اصیل دینی و فرا واقعگرایان برعدم چنین اعتقادی متکـی بوده و این مهم خود به نوعی سبب غنای کار گروه اول است. همچنین در هنر معاصر ایران، از نظر تأثیرگذاری در مخاطب، آمیختگی این دو نتایجی چند جانبه و قابل تأمل به همراه دارد.
Machine summary:
از سوررئاليسم فرانسوي تا روزبهان بقلي ؛ جلوه هاي فرا واقعي در شطحيات صوفيه : محمد اميرعبيدي نيا، سعيده زمان رحيمي ، نامه ي پارسي ، شماره ٤٦و٤٧، بهار و تابستان ١٣٨٧؛ سوررئاليسم و مقالات شمس تبريزي : عصمت اسماعيلي ، منا علي مددي ، نشريه حافظ ، شماره ٣٣، آخر مرداد ١٣٨٥، صص ٥٠- ٥٨؛ تأثيرپذيري و الهام گيري سوررئاليسم از ادبيات عرفاني با بررسي تقابلات بين آن ها، ويدا دستمالچي و رحمان مشتاق مهر، کاوش نامه زبان و ادبيات فارسي ، شماره ٢٤، بهاروتابستان ١٣٩١) مساله تحقيق : آيا آن مرز ميان عقل و جنون که برتون مي خواست ديوار آن را درهم بشکند، در عرفان شرقي يا هنر سوررئال قابل کشف است ؟ آيا هنر فرا واقع گرايي که در ايران معاصر با آن مواجهيم همان سوررئال با ابعاد تعيين شده ي آن است يا گاه با عرفان آميخته ؛ يا مي توان از تودرتوي اين هردو، نمادها و نشانه هايي يافت که به مدد آن راهي به سوي کشف خويش تن ناب هنرمند جست و سپس گامي به سمت ترميم يا صلاح و تعالي برداشت ؟ هدف اين مقاله علاوه بر نماياندن تأثير و تأثر قابل تأمل عرفان و فرا واقع گرايي بر هم ديگر، بيان اين نکته است که شاعران و هنرمندان ايراني توانسته اند تلفيق و آميزه اي از آن در کار خويش بپرورانند و هنر فرا واقع گرايي را به گونه اي دلخواه جلا داده و بدان تشخصي تازه و ديگرگونه و ممتاز بخشند.