Abstract:
هخامنشیان چه مناطقی از شبهجزیرۀ عربستان را تحتکنترل خود داشتند و نوع حاکمیت و شیوۀ ادارۀ آن مناطق چگونه بوده است؟ محققان دراینباره اختلافنظرهای فراوانی دارند. در پژوهش حاضر با مرور و بازبینی دیدگاههای پژوهشگران پیشین تلاش شده است که با توجه به شواهد و مدارک تاریخی و باستانشناختی جدید، خط مشی سیاسی و اداری هخامنشیـان درخصوص این سرزمین روشن گردد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که چون بخشهای بزرگی از شبهجزیرۀ عربستان در این زمان تا اندازۀ زیادی ناشناخته و دور از دسترس بوده است، نباید آن را بهعنوان یک واحد جغرافیایی و سیاسی یکپارچه درنظر گرفت. چنین بهنظر میرسد که عربستان در دورۀ هخامنشیان به بخشهای مجزایی از نظر اداری و سیاسی تقسیم شده بود: ساتراپی اربایه از جنوب سوریه و بیابان نقب تا شمال حجاز را شامل میشد و برخی نواحی واقع در کرانههای جنوبی خلیج فارس مانند بحرین (تیلیمن) و عمان (مَک) هم واحدهای سیاسی مجزایی بهشمار میرفتند. هخامنشیان کرانههای جنوبی خلیج فارس را از طریق ساتراپیهای بابل و مکران (ساتراپی چهاردهم) اداره میکردند و مناطق مواصلاتی شمال و غرب عربستان را با پیمان اتحادی که با اتحادیۀ قیداری بسته بودند تحتنظارت داشتند. گسترش قناتها در عربستان و عایدات ناشی از جریان تجارت بخورات نشان میدهد که میان دو طرف روابطی دوسویه و سودمند وجود داشته است.
Which parts of Arabian Peninsula were under the Achaemenids’ control? and how did they administer those regions? Researchers have widely different viewpoints on the answers to these questions. The present paper is an attempt to clarify the political and administrative policy of the Achaemenids regarding this land, through reviewing previous research, and according to new historical and archaeological evidence. This study indicates that a large part of the peninsula was unknown and out of reach at that time. So, it cannot be considered as an integrated geographical and political unit. It seems that, Arabia, administratively and politically, was divided into separate parts: the satrapy of Arabaya from southern Syria and the Negev desert to the northern Hijaz; and some areas along the southern coasts of the Persian Gulf, such as Bahrain (Tiliman/Dilmun) and Oman (Maka), were also considered as separate political units. The Achaemenids’ administrative system managed the southern coasts of the Persian Gulf through the satrapies of Babylon and Makran (14th Satrapy), and they had under control the transit areas of northern and western Arabia through an alliance with the Qedarite Confederation. The expansion of qanats and the revenues from the incense trade show that there has been a mutually beneficial relationship between the two sides.
Machine summary:
چنین به نظر میرسد که عربستان در دورۀ هخامنشیان به بخش های مجزایی از نظر اداری و سیاسی تقسیم شده بود: ساتراپی اربایه از جنوب سوریه و بیابان نقب تا شمال حجاز را شامل میشد و برخی نواحی واقع در کرانه های جنوبی خلیج فارس مانند بحرین (تیلیمن ) و عمان (مک ) هم واحدهای سیاسی مجزایی به شمار میرفتند.
اینکه هخامنشیان چه مناطقی از این سرزمین را در تسلط خود داشتند و نوع حاکمیت و شیوۀ ادارۀ آن مناطق چگونه بوده است ؟ منابع یونانی عرب ها را مستقل از شاه بزرگ معرفی میکنند (هرودوت ، کتاب سوم : ٨٨).
٥. هم پیمانی با قبایل عرب چنین به نظر میرسد که هخامنشیان مسئولیت راه های مهم میان فرات تا مصر و جنوب عربستان تا مدیترانه را به متحدان عرب خود سپرده بودند و در این صورت اینان دیگر نه تهدید روابط بازرگانی بلکه حافظ آن به شمار میآمدند ( ,Anderson ;٦٠ :١٩٨٩ ,Knauf ٤٥٣ :٢٠١٠).
٦. نتیجه با بررسی منابع و مدارک متنی و باستان شناختی و پژوهش های محققان پیشین میتوان حضور و عملکرد سیاسی و اداری هخامنشیان را در خصوص سکونتگاه های تمدنی و قبایل عرب به صورت زیر خلاصه کرد: یکی از ساتراپیهای جنوبی و وسیع هخامنشی اربایه نام داشت که با مناطق بیابانی بین فرات تا مصر و همچنین نواحی آباد شمال غرب عربستان به مرکزیـت تیما مطابقت می کند.
) 2010 The World of Achaemenid Persia; History, Art and Society in Iran and the Ancient Near East, London, 2010, 445-455 Lines in the sand: Horizons of real and imagined power in“ ,ـــــــــــــــــــــــ Persian Arabia,” in E.
) The World of Achaemenid Persia; History, Art and Society in Iran and the Ancient Near East, London, 2010, 523-533.