Abstract:
لایزنگان روستایی است در شه رستان داراب که در استان فارس واقع شده است. در این روستا از گذشته تا کنون لهجه ها و گویشهای گوناگونی در هم ادغام شدهاند که تاثر لری آن چشمگیرتر است. در این جستار روش گردآوری مطالب میدانی و کتابخانهای بوده و روش پژوهش نیز تحلیل محتوا با رویکرد تحلیلی توصیفی بوده است. نگارنده کوشیده است تا از - منابع معتبر استفاده کند و ریش ه واژه ها را تا جایی که منابع امکان می دهد در زبانهای فارسی نو، فارسی میانه، فارسی باستان و بعضا هند و اروپایی جویا شود، سپس به صورت تطبیقی به مشترکاتی که با سایر گویش های ایرانی داشتهاند بپردازد. پژوهش پیش رو نتایج بسیاری درپی داشت. در این گویش واژه های کت [kot]، کله [kola] و کل [kal] در معناهای مختلفی به کار را در خود دارند و به نظر میرسد » سوراخ، حفره و گودی « میروند که همگی به نوعی مفهوم واژه کت [kot] صورتی دیگر از واژه کله [kola] و کل [kal] باشد. این احتمال نیز وجود دارد که صورت کله [kola] و کل [kal] مربوط به شمال کشور و صورت کت [kot] مربوط به جنوب کشور بوده است.
Machine summary:
نگارنده کوشيده است تا از منابع معتبر استفاده کند و ريشۀ واژه ها را تا جايي که منابع امکان ميدهد در زبان هاي فارسي نو، فارسي ميانه ، فارسي باستان و بعضا هند و اروپايي جويا شود، سپس به صورت تطبيقي به مشترکاتي که با ساير گويش هاي ايراني داشته اند بپردازد.
در اين گويش واژه هاي کت [kot]، کله [kola] و کل [kal] در معناهاي مختلفي به کار ميروند که همگي به نوعي مفهوم «سوراخ ، حفره و گودي» را در خود دارند و به نظر ميرسد واژة کت [kot] صورتي ديگر از واژة کله [kola] و کل [kal] باشد.
اين گويش بيش تر به لري شباهت دارد و نيز با زبان هاي کهن –به ويژه فارسي ميانه - پيوند خود را تا حدودي حفظ کرده است .
در اين جستار به روش کتاب خانه اي پانزده واژه از واژه هايي که ريشۀ ميانه ، باستان و غيره دارند را بررسي کرده و پس از بيان صورت هاي کهن واژه ها به صورت تطبيقي به مشترکاتي که با ساير گويش هاي ايراني نو داشته اند نيز پرداخته است .
بدين صورت که در بسياري از گويش هاي ايراني واژة «کت » kot و «کل » kol در معني «سوراخ » به کار ميرود و در نتيجه kol صورتي ديگر از kot است .
رنجبر، حسن و صيادکوه ، اکبر، (١٣٩٤)، «افعال کم کاربرد در گويش لايزنگاني»، فصلنامۀ ادبيات و زبان هاي محلي ايران زمين ، دورة جديد، سال اول ، شمارة دوم .