Abstract:
تحلیل متنشناسانه نهج البلاغه، یکی از روشهای شناخت لایههای نهفته معنایی در کلام امیرالمومنین علیه السّلام به شمار میآید و میتواند پرده از چگونگی ارتباط میان زبان و بافت اجتماعی بردارد. در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی، سازوکارهای تولید معنا در کنشگفتارهای ترغیبی امیرالمومنین علیه السّلام در خطبه قاصعه بررسی شده است. در این راستا با استفاده از نظریه سرل، کنش گفتارهای امیرالمومنین علیه السّلام با توجه به بافت موقعیتی بازخوانی شده است. یافتهها، گویای جهتگیریهای سهگانه ترغیبی در خطبه قاصعه است و به شاخصسازی یکی از ابعاد ارزشمند آموزههای نهج البلاغه میانجامد. در کنش گفتارهای خطبه قاصعه، ترغیب به فروتنی، عبرتآموزی و یاریرسانی امام دوران، شاخص شده است. در واکاوی گزارههای خطبه قاصعه با رویکرد نظریه کنشگفتاری، فرآیند فهم و تفسیر صحیح گزارهها تسهیل میشود.
A textual analysis of Nahj al-Balagha is one of the ways of understanding the hidden semantic layers of Amir al-Momenin’s speech, and it can discover the how of relationship between language and social context. In this descriptive-analytical study, the mechanisms of meaning generation in Amir al-Momenin’s persuasive speech acts in the Qasi’a sermon are explored; thus, based on Searle’s theory, Amir al-Momenin’s persuasive speech acts are reread regarding situational context. According to the findings, there are three persuasive orientations in the Qasi’a sermon, and they result into the indexing of one of the valuable dimensions of the teachings of Nahj al-Balagha. In the speech acts of the Qasi’a sermon, encouragement to humility, learning from warnings, and helping the Imam of era is highlighted. In studying the statements of the Qasi’a sermon, in accordance with the theory of speech acts, the process of correctly understanding and interpreting the statements is facilitated.
Machine summary:
تاکنون پژوهشهایی درباره کاربست نظریه کنش گفتار در نهج البلاغه انجام شده است، از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: - «تحلیل خطبه پنجاه و یکم نهجالبلاغه بر اساس طبقهبندی سرل از کنش گفتاری»، نوشتهي سیده مریم فضائلی و محمد نگارش که در این مقاله به فراوانی کنش گفتارهای اظهاری و ترغیبی اشاره شده و هدف از آن را تحریک سپاهیان برای باز پسگیری آب از لشکر معاویه بيان كرده است.
، این خطبه صبغهای اجتماعی و جمهوریخواه دارد و متن از حالت تکبعدی و یک جانبه-نگری، دور است، اما در مقاله حاضر، پس از تحقیق و بررسی پاره گفتارها، اینگونه یافت شد که بیشتر پاره گفتارهای به ظاهر امری یا پرسشی یا اظهاری، حالت ترغیبی دارد؛ بنابراین نتیجه پژوهش در مقاله حاضر کاملا متفاوت از مقاله مذکور است و مقصود از کلام امیرالمؤمنین (ع) در این خطبه را هشدار به کوفیان که به جاهلیت بازگشته بودند و کبر و تفاخر در ایشان ریشه دوانده بود، معرفی میکند.
سید علی اکبر قرشی، یکی از پژوهشگران معاصر در نهج البلاغه نیز نظر اخیر را پذیرفته و در اینباره مینویسد: «شاید انتخاب لفظ قاصعه برای این خطبه از این جهت باشد که این خطبه تکبر متکبران را زایل میکند، زیرا «قصع الماء عطشه»؛ یعنی آب تشنگی او را از بین برد» (قرشی،1371، ج2، ص561).