Abstract:
بازاریسازی یکی از مهمترین تحولات آموزش عالی دنیا در دهههای اخیر است. بازاریسازی آموزش عالی در ایران نیز بعد از انقلاب شروع شده و روندی صعودی داشته است. یکی از معیارهای این بازاریسازی روند تدوین و تخصیص بودجه دولت در حوزه آموزش است. تحلیل عملکردی تدوین و تخصیص بودجه آموزش عالی در ایران نشان میدهد از دهۀ هفتاد به بعد، بودجهریزی دولتی در حوزه آموزش عالی در راستای سیاستهایی نئولیبرالی بوده است. این پژوهش با روشی کیفی و بر اساس تحلیل اسناد به بررسی بودجهریزی دولتی در حوزه آموزش عالی با مطالعه موردی دانشگاه شیراز پرداخته است. برخی از نتایج حاصل شده نشان میدهد: 1. اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای همواره کاهش پیدا کرده است، 2. هزینههای پرسنلی بخش عظیمی از بودجه جاری را شکل داده و سهم صعودی داشتهاند، 3. هزینههای پژوهشی و تحقیقاتی روندی نزولی داشتهاند و 4. خدمات رفاهی همواره محدود شدهاند. همه این نتایج نشانههای کاهش اهمیت آموزش عالی در بودجهریزی کشور و تلاش در راستای سوق آن به سمت بازاریشدن است.
Marketing is one of the most important developments in higher education in the world in recent decades. Higher education marketing in Iran also began after the revolution and has been on the rise. One of the criteria for this marketing is based on the government's budget trend in the field of education. Functional analysis of the development and allocation of higher education budgets in Iran shows that since the 70s, government budgeting in the field of higher education has been in line with neoliberal policies. This research has examined the government budgeting in the field of higher education in a qualitative way and based on the analysis of documents, with a case study of Shiraz University. Some of the results below show: 1. Credits for the acquisition of capital assets have always been declining. 2. Personnel costs have formed a large part of the current budget and have contributed to the uptrend. 3. Research and survey expenses have been declining. 4. Welfare services are always limited. All of these results are signs of a decline in the importance of higher education in the country's budget and efforts to move it toward marketing.
Machine summary:
روند کاهش سهم هزينه هاي آموزش از کل بودجه نشاني از نگاه سياست گذاران و برنامه ريزان کشور است که ترجيح داده اند سهم بودجۀ اين بخش کاهش يابد در حالي که اين بخش از نظام آموزش عالي در بعد تعداد مؤسسه هاي و مرکزهاي آموزش عالي تحت نظر وزارت علوم رشدي دو برابري را تجربه کرده اند، از سال ١٣٨٥ تا پايان دولت دهم تعداد مراکز از ١٣٠٠ به حدود ٢٥٠٠ مرکز افزايش پيدا کرده است .
به همين سبب هدف اين پژوهش مطالعه موردي دانشگاه شيراز بر چنين بستري است و سعي دارد معيارهاي بودجه را در طي سالهاي مختلف مورد تحليل قرار دهد که چه تفاوت هايي پيدا کرده است .
در بخش دوم موارد شکست بازار در حوزه آموزش بررسي شده و سپس روند بازاريسازي آموزش عالي در ايران همراه با تجربه دانشگاه شيراز تحليل مي شود در نهايت نيز جمع بندي و پيشنهادهاي مقاله ارائه خواهد شد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ٣: اعتبارات تملک دارايي هاي سرمايه اي مصوب و تخصيص يافته (ميليون ريال ) بنابراين کسري بودجه در دو بخش بودجه دانشگاه تأثيرهاي متفاوتي داشته است و هزينه هاي سرمايه گذاري دانشگاه با چالش بيشتري مواجه بوده است .
اين نشان ميدهد دولت نگاه سرمايه اي به آموزش ندارد و کم شدن بخش ساير هزينه هاي بودجه جاري مؤيد اين چشم انداز است .
مقررات زدايي، کاهش خدمات رفاهي و خصوصيسازي مد نظر دولت با چنين سازوکارهايي در دانشگاه شيراز پياده شده است که بودجه بخش اعظم آن صرف هزينه هاي جاري شود.