Abstract:
بهرغم ماشینیشدن زندگی، هنوز زنان و مردانی هستند که با دستان هنرپردازشان، هنرهای دستی کمنظیری را خلق میکنند که حاصل ذوق و ابتکار آنان است. از دیرباز، زیورآلات بین اقوام مختلف ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده زیرا اینگونه هنرهای صناعی، زاییدۀ ذهن خلاق و مبتکر آنان و نیز انعکاسدهندۀ فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای آنها بوده است. شاید بتوان با مطالعۀ تطبیقی زیورآلات اقوام مختلف ایران و بررسی وجوه تشابه و افتراق بین آنها و همچنین با رمزگشایی زیورآلاتی که مفاهیم خاصی را تداعی میکنند، گامی در جهت اعتلای این هنر برداشت. بیان و معرفی مفاهیم خاص زیورآلات این اقوام میتواند مؤثرترین راه در احیای دوبارۀ این هنر رو به فراموشی برای ترکمنها، بلوچها و حتی اقوام دیگر باشد. پژوهش حاضر به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفته و از شیوههای کتابخانهای و میدانی جهت گردآوری دادهها استفاده کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مفاهیم نمادین زیورهای ترکمن و بلوچ است. زیورآلاتی که زنان، دختران و حتی مردان به وفور از آنها استفاده میکنند. این پژوهش بر این فرض استوار است که باورها و اعتقادات اقوام ترکمن و بلوچ، همواره در ساخت زینتآلات آنها دخیل بوده است. همچنین این سوال مطرح است که با وجود فاصلۀ جغرافیایی این اقوام، آیا تشابهات بهدستآمده میتواند به تأثیرپذیری باورهای آنها از یکدیگر مرتبط باشد یا خیر؟ این تحقیق به بررسی زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ ایران پرداخته و تلاش نموده است زیورآلات این دو قوم را با رویکرد نمادگرایی مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. از نتایج تحقیق، میتوان به تشابه این دو فرهنگ در باورها و اعتقادات و نیز اهمیت استفاده از زیورآلات با دلایل آیینی اشاره کرد.
Despite the advent of mechanization in modern life, there are still men and women who create unique handicrafts that are the result of their taste and initiative. For a long time, jewelry has been of special importance among different ethnic groups in Iran, because such artifacts have come out of their creative and innovative minds and they reflect their culture, customs and traditions. Perhaps it is possible to take a step towards the promotion of this art by comparatively studying the ornaments of different ethnic groups in Iran and examining the similarities and differences between them, as well as by deciphering the ornaments that evoke certain concepts. Expressing and introducing the special concepts of ornaments of these tribes can be the most effective way to revive this forgotten art for Turkmen, Baluch and even other tribes. The present research has been done by historical-analytical method and has used library and field methods to collect data. The purpose of the study is to investigate the symbolic meanings of Turkmen and Baluch ornaments as well as the jewelry that women, girls and even men use very much. This research is based on the assumption that the beliefs of the Turkmen and Baluch tribes have always been involved in the manufacture of their ornaments. The question also arises that despite the geographical distance of these tribes from each other, can the similarities obtained be related to the influence of their beliefs on each other or not? This research has studied the ornaments of the Turkmen and Baluch ethnic groups of Iran and has tried to examine and apply the ornaments of these two ethnic groups with a Symbolic approach. From the research results, we can recognize similarities of these two cultures in beliefs as well as the significance of using jewelry with ritual reasons.
Machine summary:
مطالعۀ تطبیقی نمادگرایی در زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ در ایران مبینا زواری * امیرحسین چیتسازیان ** نوع مقاله: پژوهشی تاریخ دریافت: 23/07/1399 تاریخ پذیرش: 05/12/1399 چکیده بهرغم ماشینیشدن زندگی، هنوز زنان و مردانی هستند که با دستان هنرپردازشان، هنرهای دستی کمنظیری را خلق میکنند که حاصل ذوق و ابتکار آنان است.
شاید بتوان با مطالعۀ تطبیقی زیورآلات اقوام مختلف ایران و بررسی وجوه تشابه و افتراق بین آنها و همچنین با رمزگشایی زیورآلاتی که مفاهیم خاصی را تداعی میکنند، گامی در جهت اعتلای این هنر برداشت.
همچنین این سوال مطرح است که با وجود فاصلۀ جغرافیایی این اقوام، آیا تشابهات بهدستآمده میتواند به تأثیرپذیری باورهای آنها از یکدیگر مرتبط باشد یا خیر؟ این تحقیق به بررسی زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ ایران پرداخته و تلاش نموده است زیورآلات این دو قوم را با رویکرد نمادگرایی مورد بررسی و تطبیق قرار دهد.
در این پژوهش، انتقال و حفظ مفاهیم به کمک زیورآلات، با رویکرد نمادگرایی آنها در میان اقوام بلوچ و ترکمن مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین مقبلی و شیرعلیان (1395) در مقالهای با عنوان «نقشمایههای به کار رفته در هنر سیستان و بلوچستان (مطالعه موردی سفال، دستبافتهها، رودوزیها، زیورآلات)» و رستمی و میر (1398) در مقالهای تحتعنوان «تأثیر عقیدهها و باورهای دینی بر آرایههای زیورآلات ترکمن»، به نمادگرایی زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ اشاراتی دارند.
زیورآلات مردان بلوچ نیز مانند اقوام ترکمن تعدد زیادی نداشته و اکثر زیورآلات، به زنان و دختران مربوط میشده است.