Abstract:
موضوع تعارض شغلی در حرفهی پرستاری از اهمیت ویژهای برخوردار است و مدیریت تعارض نیاز به مهارتهایی دارد که پایه و اساس احساسی دارند. از این رو پرستاران باید چگونگی مدیریت تعارض را به طور اثربخش فرا بگیرند. هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع بوده که چه رابطهای بین هوش هیجانی و سبکهای مدیریت تعارض در بین سرپرستاران بیمارستان میلاد وجود دارد. پژوهش حاضر مطالعهای کمی است که بر روی 55 سرپرستار از بیمارستان میلاد در سال 1388 انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامهی بستهپاسخ که بر اساس مقیاس پنج گزینهای لیکرت تنظیم شده بود استفاده گردید. هوش هیجانی توسط پرسشنامهی «سایبر یا شرینگ» با پایایی 84 درصد و سبکهای مدیریت تعارض به وسیلهی پرسشنامهی «رابینز» با پایایی 81 درصد سنجیده شد. دادههای به دست آمده از این ابزار توسط روشهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که شامل میانگین، آزمون کالموگرافـاسمیرنف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بود. سبک همکاری با میانگین 85/11 و سبک مصالحه با میانگین 16/11 سبکهای غالب در حل تعارضات بود. بین هوش هیجانی و مدیریت تعارض رابطهی مثبتی با سطح معنیداری 01/0 وجود داشته. 16 درصد از پراکندگی متغیر مدیریت تعارض توسط پنج متغیر مستقل هوش هیجانی «توجیه» شد. بین خودآگاهی و سبک همکاری با 99 درصد اطمینان رابطهی مثبت و معنیداری وجود داشت و نتایج این تحقیق نشان داد که هوش هیجانی پرستاران در چگونگی مدیریت کردن تعارضات موثر است و پرستاران سبک همکاری و مصالحه را ترجیح میدهند. مطالعاتی از این دست میتواند در جهت افزایش بهرهوری نیروی انسانی و در نهایت، سازمان مورد استفادهی مدیران قرار گیرد.
Work conflict is a major issue among nurses and conflict management requires emotion-based skills. Thus nurses need to learn to manage conflict effectively. The purpose of this study was to examine the relationship between emotional intelligence (EI) and conflict management styles among head nurses in Milad hospital. 55 head nurses of Milad hospital went through a quantitative study during the year 1388. Data was gathered by two 5-point Likert scale questionnaires. The questionnaire used for EI was "Sieber or Shrink" questionnaire with 84 percent reliability, and conflict management questionnaire was "Robbins" questionnaire with 81 percent reliability. Data was analyzed by descriptive and inferential statistics, including mean, Kolmogorov-Smirnov, Pearson correlation, and multiple regression methods. Cooperation (mean = 11.85) and compromise (mean = 11.16) styles were the most prominent conflict-handling styles. EI was positively correlated with conflict management. Self-awareness and cooperation style were positively correlated. The results of the study show that nurses' EI influences their conflict management styles and that nurses prefer cooperation and compromise styles. Such studies can be useful for managers in order to improve human resource productivity in the organization.
Machine summary:
بنابر اين نتايج اين مطالعات در کشورهاي گوناگون و در مورد محيطهاي حساس و پر تعارض مانند سازمانهاي درماني و شغل پرستاري قابل تامل است با توجه به ادبيات تحقيق و پژ وهشهاي پيشين ، محقق اين فرضيه ها را در اين مطالعه مطرح کرده است : - بين هوش هيجاني و مديريت تعارض رابطه وجود دارد - پرستاران سبک خو د آگاهي را بر ساير سبکها ترجيح مي دهند - بين خودآگاهي و همدلي از مولفه هاي هوش هيجاني با سبک خود آگاهي رابطه وجود دارد 123 روش تحقيق اين مطالعه از لحاظ هدف، کاربردي و از لحاظ نحوه گردآوري داد ه ها در گروه توصيفي – همبستگي قرار دارد که در نيمه دوم سال ١٣٨٨ در بيمارستان تخصصي و فوق تخصصي ميلاد انجام گرديد .
که اين نتيجه مطابقت دارد با پژوهشي که جردن و تروث (٢٠٠٢) در ميان ١٣٩ دانشجوي پرستاري انجام دادند و به رابطه هوش هيجاني و مديريت تعارض در پرستاران پرداخته شد و نتايج بررسي ها نشان داد که همبستگي مثبت بين رويکرد همکاري و هوش هيجاني بالا وجود دارد ( جردن ، تروث ، ٢٠٠٢) يعني پرستاران با هوش هيجاني بالا ترجيح مي دهند براي حل اختلافات خود از سبک همکاري استفاده کنند.
133 1 Rahim 2 wiliams 3 Sherman Horn 4 Rabins 5 Turnover 6 Baron (2000) 7 Allred(1999) 8 Cooper & Sawaf 9 Allred.