Abstract:
در تحقیقهای پیمایشی تعیین واحد تحلیل و بهتبع آن سطح تحلیل، نقش محوری را ایفا مینماید. واحد تحلیل بازگوکننده سطح جمعآوری دادههای اطلاعاتی در تحلیل است. انتخاب نادرست واحد تحلیل همزمان بر ورودی و خروجی تحقیق تأثیر گذاشته و منجر به بیاعتبار شدن تحقیق و حصول نتایجی بیثمر خواهد شد. هدف این تحقیق آسیبشناسی انتخاب سطح تحلیل آزمودنیها در مقالات پیمایشی است. جامعهی آماری کلیهی مقالههای پیمایشی در مجلههای مدیریتی است. نمونهی تحقیق نیز، شامل مقالههای مجلههای منتخب مدیریتی است که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. بهمنظور آسیبشناسی مجلات از نظر عدم انطباق، نه مجله انتخاب و 80 مقالهی پیمایشی در سطوح بالاتر از فرد در بازهی زمانی سالهای 93-92، مورد بررسی قرار گرفت. دادههای تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا و آزمون مقایسه نسبتها در چند جامعهی همگون، مورد تحلیل قرار گرفتند و رابطهی نوع مجله با انطباق/عدم انطباق تعیین شد. بر اساس یافتههای تحقیق، میتوان بیان نمود که بهطورکلی درصد عدم انطباق مجلات منتخب 47.5 درصد است. نتایج آزمون مقایسهی نسبتها نشان داد که یکی از مجلات منتخب با عدم انطباق 75 درصد و مجله دیگری با عدم انطباق صفر درصد، به ترتیب بیشترین و کمترین نسبت عدم انطباق را در میان مجلات بررسیشده دارند. همچنین رابطه بین مجلات با انطباق/عدم انطباق استخراج شد.
Abstract: In survey research, defining the unit of analysis and consequently the level of analysis has to be observed accurately. The unit of analysis reflects the level of analysis that can be Micro (individual level), Meso (group or organization level) and Macro (society level). Thus, choosing a wrong unit of analysis, affect both the input and output of research and leads to its invalidity. The aim of this study is pathology of level of analysis in survey researches that were published in Iranian scientific journals in 92-93 period. The sample included nine management journals that were chosen on a purposive sampling. We selected eighty survey articles in which the unit of analysis was thought to be at Meso level that is higher than individual level. Content analysis and ratio comparison test were used for data analysis in several assimilate population. We also investigated the type and journal’s compliance/non-compliance. Based on the research results, we found that the overall percentage of non-compliance of selected journals is 47.5%, One of journals with 75% and another one with 0% had the highest and lowest non-compliance respectively.
Machine summary:
در يک جمع بندي نهايي ميتوان بيان نمود که مقالات موجود درزمينـه ي واحـد تحليـل بيشتر از نوع تئوري بوده و تنها تعداد محدودي از مقالات به طور تجربي در حوزه هـاي علـوم سياسي، اجتماعي و زيست شناسي انجام شده و در علم مديريت به صورت محدودي به اين امر پرداخته شده است که نشان دهنده ي ضرورت توجه بـه ايـن موضـوع در مطالعـات مـديريتي ميباشد.
همچنين با اميد به افزايش تحقيقات چندسطحي و با توجه بـه اينکـه تحقيق حاضر به آسيب شناسي هم زمان مقالات چنـد سـطحي و تـک سـطحي مـيپـردازد، مقالات توصيفي درزمينه ي تحليل چند سطحي مانند الگوي ارائه شده در مقاله ي رضـائيان و گنجعلي (١٣٨٨)، ميتواند در آسيب شناسي مقالات چندسطحي آتي مورد استفاده قرار گيـرد.
در گام بعد مواردي مانند عنـوان ، نـام مجلـه ، سال ، نويسندگان ، متغيرها، تعريف عملياتي متغير، سطح ، ارائه تعريف ، تعيين تلفيقي يـا ذاتـي بودن متغير، جامعه ، نمونه ، بالاترين سطح بين متغيرهاي موردبررسي واحـد تحليـل و سـطح تحليل منتخب تحقيق ، انطباق با سطح تحليل مناسب و ارائه راه حل ، به روش تحليل محتـوا از مقاله هـاي منتخـب اسـتخراج شـده و در جـداولي خلاصـه شـد و درنهايـت ، مقالـه هـاي انتخاب شده از منظر انطباق يا عدم انطباق جامعه و نمونه با متغيرهاي تحقيق ، تحليل شـده و آسيب شناسي شدند.
يافته ها و تحليل نتايج بررسي انطباق با سطح تحليل مناسب در مجلات موردمطالعه : در اين تحقيق همه ي مقالات چند سطحي از نظر پژوهشگرها، تک سـطحي فـرض شـده و براي آن ها در بين سطوح متغيرهاي هر مقاله ، بالاترين سطح تحليل به عنوان سـطح تحليـل مناسب در نظر گرفته شده است .
Building theoretical and empirical bridges across levels: Multilevel research in management.