Abstract:
ابو الفضل حُبیش بن ابراهیم تفلیسی را بیشتر از طریق کتاب ارزشمند داروشناسی ویکه تقویم الادویه نام دارد، میشناسند. حُبیش اگرچه در تفلیس به دنیا آمد و رومی یا لاتین و یونانی را در زادگاه فراگرفت، اما زندگی علمی او سراسر در بغداد و قونیه گذشت. دوره حیات وی در بغداد، همزمان بود با مکتفی و مقتفی، دو خلیفه عباسی و در آناطولی مصادف بود با حکومت سلجوقیان غرب، که بخشی از حوزه اسلامی به شمار می رفت. تقویم الادویه، بیان الطّب،کفایه الطّب و رسائل نهگانه از آثار ارزشمند وی قلمداد میشود. تقویم الادویه در واقع یک فرهنگ داروشناسی چند زبانه است که مورد استفاده همه پزشکان پس از وی بوده است. از آثار پزشکی حُبیش چنین استنباط میشود که دیدگاه پزشکی وی به محمد زکریای رازی بسیار نزدیکتر است تا حکمیان دیگر. توصیه و تجویز او برای درمان بیشتر دستورات غذائی همراه با دارو را دربر میگیرد تا صرفاً استفاده از دارو. از اینرو در نوشتههای وی کمتر به نمونههای بالینی برمیخوریم. در یک نگاه کلی و با مرور ادبیات پزشکی حُبیش در مییابیم که نوشتههای وی مملو از آثار و عقاید پزشکان یونانی، رومی و اسلامی است. در واقع او سیر مطالعاتی و آموزشهای پزشکی خود را با آوردن خلاصهای از دستآوردهای گذشته به خوانندگان خود اطلاع میدهد. پژوهش حاضر درصدد است تا با شیوه توصیفی و تحلیلی به نقش و جایگاه حبیش تفلیسی و آثار وی خصوصا کتاب تقویم الادویه در طب اسلامی بپردازد. بررسیها نشان میدهد که دانش پزشکی و آثار چند زبانه حبیش تفلیسی حاکی از وسعت اطلاعات تجربی وی و ادامه حیات تحقیقات پزشکی اسلامی در قرن ششم هجری قمری بوده است. رشد و گسترش طب، خصوصا داروشناسی در حوزه غرب آسیا در سدههای سوم تا هفتم دارای یک سیر صعودی بود. نوآوریهای بسیاری در زمینه پزشکی در آثار پزشکانی مانند علی بن ربَّن طبری، ابن سینا، رازی، اهوازی و بیرونی دیده میشود. در قرن ششم پزشکانی در شرق و غرب عالم اسلام ظهور کردند که با استفاده از دانش پزشکی پیشینیان خود، بر اینآسمان خراش علوم اسلامی طبقهای افزودند.
Machine summary:
متن چند زبانه تقويم الادويه نشان ميدهد که اين پزشک زبان دان با زبانهاي سرياني، يوناني، رومي، عربي، فارسي و ترکي آشنا بوده است (حبيش تفليسي، فهرست داروها، نسخه خطي).
وي سپس نام کامل خود را ميآورد که معمولا به اين ترتيب است : کمالالدين حبيش بن ابراهيم بن محمد المتطبب تفليسي و آنگاه از زمان پايان يافتن تأليف پيشين خود و نام آن، و در ادامه از انگيزة نگارش اثر کنونيياد ميکند و اينکه چه نقايصي در تأليفات پارسي_ عربي نگاشته هاي مشابه پيشينيان بوده که وي تلاش کرده آنها را اصلاح کرده و مزاياي آنها را در کنار هم جمع کند.
يک نسخۀ خطي از بيان الطب در کتابخانۀ ملي به شماره ٦/٤٩٥٥ ف موجود است (منزوي، ١٣٥٣: ١/ ٤٨٣- ٥٨٧) به هرحال اين کتاب با عنوان بيانالطب : درسنامه پزشکي پارسي نگاشت کهن (قرن ششم هجري)، با تصحيح و پژوهش حسين رضوي برقعي در سال ١٣٨٩ ش در تهران به چاپ رسيده است .
با بررسي متن نسخه فارسي و عربي تقويم الادويه و براساس صفات ريختي ثابتي که تفليسي گياهان را توصيف کرده است ، ميتوان گياهان را به روش مصنوعي نيز طبقه بندي کرد: ١.
حبيش تفليسي نيز در اين کتاب ميوهها را به دو طبقه فواکه و اثمار تقسيم کرده است : يک .
حبيش تفليسي نيز در کتاب تقويم الادويه به گياهان زير اشاره کرده که داراي دو جنس نر و ماده است : فاوانيا، بلسان، حنظل ، سرخس ، سندروس، صنوبر، شادنج (تفليسي، شماره ٧٤٢٦٥؛ صص ٤-٢٤٦).