Abstract:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با نقش میانجی مدیریت استعداد بود. روششناسی: روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران تربیت بدنی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 285 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش و مدیریت استعداد استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها بررسی و مورد تایید قرار گرفت. دادههای تحقیق پس از جمعآوری با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و lisrel تحلیل شد. یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد بین فرهنگ سازمانی با مدیریت استعداد، بین مدیریت استعداد با مدیریت دانش و بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد مدیریت استعداد در رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش می تواند نقش میانجی داشته باشد. نتیجهگیری: سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی و مدیریت استعداد توجه کند و هر اندازه مدیریت استعداد و فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد.
Objective: The aim of this study was to investigate the relationship between the organizational culture and the knowledge management with the role of talent management intermediation.
Methodology: The research method implemented was a descriptive and correlational research design, and it was a kind of structural equation modeling. The statistical population included all the physical education teachers in the city of Shiraz using the stratified random sampling method, and was based upon the Kergcie and Morgan table. 285 teachers were selected as the sample. To collect the data, we used three standard questionnaires: 1. organizational culture, 2. knowledge management, and 3. talent management questionnaires. Aliability and validity of the questionnaires were examined and approved. The research data obtained was analyzed using the LISREL and SPSS statistical software.
Results: The research findings showed there was a significant relationship between the organizational culture and the talent management among talent management, knowledge management, and between organizational culture and knowledge management. The results of the structural equation modeling showed that talent management in the relationship between organizational culture and knowledge management can be a mediator.
Conclusions: For the organization to be able to effectively improve a knowledge system and promote the organization, we must first pay attention to the organizational culture and talent management. And whatever is more powerful talent management and organizational culture, the implementation of knowledge management will be done more successfully.
Machine summary:
نه صن يشاهود نشريه مديريت منابع انساني در ورزش دا عت تبيين نقش ميانجي مديريت استعداد در ارتباط بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش 3 فخرالسادات نصيري وليک بني ١*، سيد رسول عمادي ٢ و زهرا سرچهاني ١- دانشيار گروه علوم تربيتي، دانشگاه بوعلي سينا همدان ٢- دانشيار گروه علوم تربيتي، دانشگاه بوعلي سينا همدان ٣- دانشجوي دکتري مديريت آموزشي، دانشگاه بوعلي سينا همدان تاريخ دريافت : ١٣٩٤/١٢/٦ تاريخ پذيرش : ١٣٩٥/٦/٨ چکيده هدف : هدف از پژوهش حاضر، بررسي رابطه فرهنگ سازماني و مديريت دانش با نقش ميانجي مديريت استعداد بود.
جدول ٢ ـ شاخص هاي نيکويي برازش پيرامون آزمون برازندگي مدل مفهومي پژوهش RMR IFI NFI NNFI CFI AGFI GFI RMSEA χ2/df χ2 0/008 0/97 0/95 0/95 0/97 0/88 0/92 0/076 2/58 147/62 همچنين بر اساس مدل معادلات ساختاري در حالت معنيداري آزمون t (شکل ٢)، مقدار t براي تأثير فرهنگ سازماني بر مديريت استعداد برابر با ٨/٣٦ ، مقدار t براي تأثير فرهنگ سازماني بر مديريت دانش برابر با ٧/٠٩، مقدار t براي تأثير مديريت استعداد بر مديريت دانش (٢/٠١) بود؛ بنابراين از آن جا که همه اين مقادير و نيز ساير مقادير معنيداري موجود در مدل ، بالاي ǀǀ١٩٦ ميباشند، لذا نقش ميانجي مديريت استعداد در رابطه بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش تاييد ميشود.
پژوهشي با عنوان پژوهش حاضر، در هيچ سازماني انجام نشده است تا نتايج مقايسه شود، اما پژوهش هايي مانند پژوهش رضايي و صلاحي مقدم (١٣٩٤)، امير اسماعيلي و همکاران (١٣٩٣)، شافعي و لاوه (١٣٩١)، امين بيدختي (١٣٩٠)، حقيقت منفرد (١٣٨٩)، و قلتاش (١٣٨٩)، رابطه فرهنگ سازماني و مديريت دانش را تاييد کرده اند.