Abstract:
«هانری کربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره گیری از سنت های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلام فراهم آورد و خود نیز در نوشته های متعددی آن را به کار بست. هرچند درباره اهمیت و جایگاه کربن در مطالعات اسلامی و شیعی بسیار گفته اند، ارزیابی انتقادی از اندیشه و روش شناسی مطلوب او کمتر انجام شده است. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی اسلوب هرمنوتیکی کربن به ویژه از منظر نگرش انتقادی و اندیشه سیاسی است. مدعای ما این است که هرمنوتیک فلسفی کربن در فهم خود از میراث اسلامی و ایرانی دست کم با سه مشکل اساسی مواجه است: نخست فقدان نگرش انتقادی به سنت، دوم تاویل افراطی و سوم سیاست زدایی از میراث فکری مسلمانان. هرسه ایراد یادشده در وجودشناسی کیهانی کربن و فقدان ساحت بیناذهنی در اندیشه فلسفی وی ریشه دارد.
Henry Corbin was the first thinker who attempted to apply philosophical hermeneutics as an analytical tool for understanding the Shiite texts in particular, and Iranian intellectual history in general. Making use of various intellectual traditions, including phenomenology, hermeneutics, Christian theology, and Platonic tradition, he provided a methodological and hermeneutical approach to the Iranian intellectual heritage. Although there are a literature body regarding his significance in the Islamic and Shiite scholarship, a critical evaluation of his works, and especially his own hermeneutical approach, has not been done yet. This paper aims to discuss Corbin’s hermeneutical approach from a critical and philosophical-political perspective. Thus, it will be demonstrated that his hermeneutics suffers from three main deficits: the lack of critical dimension, over-interpretation, and finally de-politicization of Islamic and Iranian intellectual and religious tradition. All of these three issues are rooted in a “cosmic” ontology in his philosophical system that makes no room for an intersubjective and social realm.
Machine summary:
مدعای ما این است که هرمنوتیک فلسـفی کُـربن در فهـم خود از میراث اسلامی و ایرانی دست کـم بـا سـه مشـکل اساسـی مواجـه اسـت : نخست فقدان نگرش انتقادی به سنت ، دوم تأویل افراطی و سوم سیاست زدایی از میراث فکری مسلمانان .
هرمنوتیک کیهانی که مبتنی است بر این نگرش ، تمام جهان را به هـم پیوسته تلقی میکند، به مراتـب فهـم براسـاس مراتـب کیهـانی بـاور دارد، در پـس هـر ظاهری به دنبال باطنی عمیق است ، بر مسئولیت قرائت گر متون سـنتی تأکیـد دارد و او را در جدال خیر و شر بیطرف نمیداند، فهم را دریچـه ای بـه دریافـت حقیقـت مطلـق میدانـد و بـالاترین مرتبـه دریافـت را علـم حضـوری و الهـام الهـی تلقـی مـیکنـد.
به عقیده سید حسین نصر که خود یکی از شاگردان پرنفوذ هانری کُـربن بـود، تکیـه صرف بر میراث مکتوب و متون مربوط به حکمت ، فلسفه و عرفان اسـلامی بـه هـیچ روی برای تفسیر جامع از کلیت میراث فکری اسلامی کفایت نمیکند و بـرای فهـم و تفسـیر بایستۀ این میراث ، بهره گیری و ارتباط با سنت شفاهی و انتقال سینه به سـینه ، اهمیـت بنیادین دارد.
نکته مهـم ایـن اسـت کـه بـالاترین مرحله تفسیر در نظر کُربن نه تنها مستلزم فاصله گیری نیست ، بلکـه حتـی تمـایز میـان مفسر و موضوع فهم را از میان برداشته و بر اتحاد عاقل و معقـول (بـه تعبیـر ملاصـدرا) مبتنی است (١٢٥ :III ١٩٧٢ ,Corbin).