Abstract:
شهرها نیز مانند موجودات زنده» رشد و زوال را تجربه میکنند.گسترش فضایی بیرویه و بدون برنامه شهرها
در چند دهه گذشته. باعث شکلگیری بافتها ومحلههای جدید شهری و جابجایی ساکنان و کاربریهای
شهری به نواحی جدید گردیده است. امروزه بافتهای فرسوده شهری دراغلب شهرهای کشور به عنوان
مسالهای مهمء مورد توجه اکثر برنامهریزان شهری قرارگرفته است. یکی از راهکارهای عملی درجهت ساماندهی
فضایی مطلوب این بافتهاء شناخت قابلیتها و پتانسیل موجود آنها در راستای استفاده بهینه وشناخت نارسایی-
های موجود میباشد. بادرنظرگرفتن ماهیت وجودی بافتهای فرسوده این پژوهش ازنوع کاربردی و با تمرکز
برروشهای توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از نرم افزار Autocad و تکنیک S.W.O.T به شناسایی عوامل
منفی و مثبت در بافت قدیم شهر شاهرود و محله بیدآباد پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که بافت این
محله با کمبود زیرساختهای فیزیکی وامکانات و خدمات شهری و تاسیسات زیربنائی مواجه است که این
امر سبب مهاجرت ساکنان بومی به دیگر مناطق شده و نرخ رشد جمعیت را در سالهای اخیر منفی نموده
است. از سوی دیگر به نظر میرسد وضعیت اجتماعی -اقتصادی ساکنان این محله, سبب شده تا روند بهسازی
و نوسازی درون بافت بیدآباد کند گردد که این عامل سبب فرسودگی و تخریب بیشتر بافت این منطقه شده
است.
Cities, like living things, are experiencing growth and decline. The unnecessary spatial expansion of cities over the past few decades has shaped the formation of new urban contexts and shifts of residents and urban land uses. New areas have become. Today, worn-out urban textures are considered as a major issue by most urban planners in most cities of the country. One of the practical ways to optimize the spatial organization of these tissues is to identify their potentials and their potential for optimal utilization and recognition of existing defects. Considering the existential nature of the worn-out tissues, this study focused on descriptive-analytical methods using Autocad software and S.W.O.T technique to identify the positive and negative factors in the old texture of Shahroud and Bidabad neighborhoods. The results showed that the context of this neighborhood is lacking in physical infrastructure, utilities, utilities and infrastructure, which has led to the migration of indigenous people to other areas and a negative population growth rate in recent years. On the other hand, it seems that the socio-economic status of the inhabitants of this neighborhood has led to the process of refurbishment and renovation within the Bidabad texture, which has caused the area to become more worn out and damaged.
Machine summary:
جدول ٥- ماتريس عوامل بيروني (EFE) در ارزيابي و انتخاب استراتژي هاي مناسب بهسازي و نوسازي بافت فرسوده ٢٥ قيمت مناسب و ارزان زمين ٢٦ وجود مشاورين و پيمانکاران کارآمد، با تجربه ومتخصص بومي ٢٧ حمايت هاي قانوني با وجود اسناد بالا دستي توسعه کشور و استفاده از منابع دولتي و ملي ٢٨ مزيت نسبي محله در ورود به بحث سرمايه گذاري با جاذبه هاي گردشگري و ايجاد اشتغال ٢٩ اصل پياده مداري و فضاهاي باز در بهسازي و نوسازي بافت ٣٠ تعامل بين سازمان هاي درگير در مداخله در بافت (شهرداري، سازمان عمران ، فرمانداري و استانداري) ٣١ تکميل و راه اندازي سيستم جمع آوري و تصفيه فاضلاب شهري در کاهش معضلات زيست شهري ٣٢ ايجاد برنامه بهسازي و نوسازي باعث کاهش ناهنجاريهاي اجتماعي وکاهش وقوع جرم ٣٣ امکان واگذاري فعاليت هاي عمراني به بخش خصوصي و تقويت نظارت بر آن ٣٤ مشارکت ساکنين محله جهت نوسازي و بهسازي بافت ٣٥ بهسازي و نوسازي موجب بالارفتن ارزش اقتصادي محله مي شود ٣٦ استفاده از تخصص سازمان نظام مهندس درکنترل و نظارت ساخت و ساز شهري ٣٧ پايين بودن سطح آگاهي عمومي نسبت به وظايف شهرداري، حقوق شهروندي و خدمات شهري ٣٨ عدم وجود مديريت واحد شهري و ناهماهنگي دستگاه هاي خدمات رسان و متولي با شهرداري عليالخصوص اداره اوقاف ٣٩ مداخلات غير کارشناسانه شهرداري و خروج ساکنين اوليه از بافت ٤٠ تخريب و نابودي بناهاي تاريخي و باارزش محله ٤١ مداخله باعث خروج جمعيت بومي و برهم خوردن بافت سنتي محله ميشود ٤٢ اعمال نفوذ تصميمات مديريتي بر نظرات کارشناسي ٤٣ بورس بازي زمين و مسکن ٤٤ ناهماهنگي سازمان هاي حفار و جانمايي نامناسب تاسيسات شهري ٤٥ اجراي ساخت و سازهاي بدون مجوز و خارج از ضابطه در سطح محله ٤٦ نبود مطالعات زيست محيطي براي برخي پروژه هاي عمراني ٤٧ فقدان اهرم هاي قانوني و ابزارهاي مقرراتي براي جذب سرمايه گذارها ٤٨ اسکان غير رسمي، حلبي آباد و زاغه نشيني در بافت مأخذ: يافته هاي پژوهش ، ١٣٩٨.