Abstract:
هر چند اخلاق به عنوان یکی از سپهرهای زیست، در اندیشهٔ کرکگور جایگاهِ خاص خود را داراست، اما این به معنای عدم حضورِ آن در سپهر استحسانی و ایمانی نیست و امر اخلاقی در هر یک از آنها به نحوی ظهور و بروز داشته و به همین دلیل، تفسیر واحد از امر اخلاقی - که معمولاً خود را در قالب اخلاق مبتنی بر امر کلی نشان میدهد - برای درک و دریافت جامع از امر اخلاقی در اندیشهٔ این متفکر، نابسنده مینُماید . از همینرو، مناسب است تا امر اخلاقی در گسترهای وسیعتر از آثار این متفکر کاویده شود و با بررسی اخلاق در این آثار، وجوه مغفول امر اخلاقی - که الزاماً همخوان و سازگار با تبیین متداول از امر اخلاقی به مثابه امر کلی نیست - نیز نشان داده شود . در این مقاله، سعی بر آن است تا به تبیین وجوهی متفاوت که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، ارائه شود . مواجهه و ردیابی توصیفات و تفاسیر امر اخلاقی مطرح شده در دیگر سپهرهای زیست در اندیشهٔ کرکگور، به تفسیری جامعتر از اخلاق - در مقایسه با تفسیر متداول از سپهر اخلاقی به مثابه امر کلی - خواهد انجامید . بدین منظور، نقش و کارکرد امر اخلاقی در سه سپهر استحسانی، اخلاقی و ایمانی، به تفکیک، بررسی و مشابهتها و تمایزات آن تشریح شده است .
Even if Kierkegaard in his thoughts accords a special status to ethics as one of the spheres of life, this does not mean that ethics plays no role in the aesthetic and religious stages . Since ethics manifests itself in them, it is insufficient to offer just one single interpretation of the ethical – which appears to take the form of morality based on the universal – in order to understand comprehensively the ethical in Kierkegaard’s thought . Thus it is appropriate to explore the ethical in a broad range of his works so as to highlight its neglected aspects which are not necessarily compatible with the common account of the ethical as the universal . Explicating these different aspects, this article seeks to provide a more inclusive account of the ethical in other spheres of life than the common account . To do so, it examines the roles and functions of the ethical in three spheres of aesthetics, ethics, and religion separately, and explains their similarities and dissimilarities .
Machine summary:
تطور مفهوم اخلاق از منظر سورن کرکگور در مواجهه با سپهرهاي زيست سه گانه / / / ׀ چکيده هر چند اخلاق به عنوان يکي از سپهرهاي زيست ، در انديشه ٔ کرکگور جايگاه خاص خود را داراست ، امـا ايـن بـه معناي عدم حضور آن در سپهر استحساني و ايماني نيست و امر اخلاقي در هر يک از آنها به نحوي ظهور و بـروز داشته و به همين دليل ، تفسير واحد از امر اخلاقي - که معمولا خود را در قالب اخلاق مبتني بـر امـر کلـي نشـان ميدهد - براي درک و دريافت جامع از امر اخلاقي در انديشه ٔ اين متفکر، نابسنده مي نمايد.
به تعبير دقيق تر، هنگامي که در شـکل گيري مراتـب هسـتيداري ميـان زيسـت استحسـاني و اخلاقي، نياز به مقايسه و بررسي است ، با رويکردي متفاوت و برداشتي خاص از انديشۀ کرکگور در باب اخلاق مواجه هستيم ، اما هنگامي که نوبت به مقايسـه ٔ سـپهر اخلاقـي و ايمـاني مي رسـد، بـا رويکردي آشکارا متفاوت نسبت به امر اخلاقي روبرو هستيم و همين تفاوت تفسيري، بيانگر آن است که نمي توان به تنهايي و با در نظر گرفتن ويژگيها و مؤلفه هاي سـپهر اخلاقـي، بـه تعريـف و تفسـير جامعي از امر اخلاقي در انديشه ٔ کرکگور دست يافت و لازم است به نکات و توصيفاتي که در ضمن دو سپهر زيست ديگر (استحساني و ايماني) از امر اخلاقي به دست ميآيد، اهتمامي ويژه داشت .
Kierkegaard and the Self before God: Anatomy of the Abyss (Philosophy of Religion), Bloomington and Indianapolis, University Press.