Abstract:
این مقاله نمایشنامه ی اسلحه و انسان نوشته ی جورج برنارد شاو را از سه منظر متن، مخاطب و بافت تاریخی، و خوانش انتقادی بر اساس مفاهیم جامعه شناسی لوئی آلتوسر، با تمرکز بر مفهوم «ابزار های ایدئولوژیک حکومتی»، مورد خوانش قرار می هد تا نه تنها حضور گفتمان های ایدئولوژیک و ضد ایدئولوژیک را در این اثر مورد تاکید قرار دهد، بلکه امکان دسته بندی این اثر به عنوان یک طنز سیاسی و اجتماعی که قابلیّت به چالش کشیدن گفتمان های ایدئولوژیک زمانه و ایجاد تغییر بنیادین در آنها دارد را بررسی نماید. با توجّه به ماهیّت ضد جنگ این اثر، نمایشنامه ی شاو یکی از مثال های بارزی است که در آن گفتمان های متضاد درباره ی جنگ، یعنی گفتمان جنگ طلب و گفتمان ضد جنگ، تبلور می یابد. پژوهش پیش رو، گفتمان جنگ طلبانه را در باور های ایدئولوژیک رمانتیک گرایی و قهرمان پروری رصد می کند و گفتمان های ضد جنگ را در نگاه واقع گرایانه و عمل گرایانه به جنگ جستجو می نماید. با توجّه به این که دو رویکرد متضاد به جنگ از زبان نمایندگان گفتمان های ایدئولوژیک و ضد ایدئولوژیک بیان می شود، مفهوم آلتوسری «فراخوانی ایدئولوژیک» مورد استفاده قرار می گیرد تا فرآیند تولید سوژه های ایدئولوژیک مورد تاکید واقع شود. علاوه بر تبیین گفتمان های متضاد در نمایش، این مقاله با استناد به تعریف آلتوسر از ادبیات در کتاب لنین و فلسفه و مقاله ی «نامه ای در مورد هنر»، امکان کارکرد ایدئولوژیک و یا ضد ایدئولوژیک نمایش شاو در دنیای حقیقی، با استناد به برخی اجرا های آن را مورد بحث قرار می دهد. با توجّه به مستندات تاریخی و عدم رضایت شاو از درک ناصحیح مخاطبان خود از پیام نمایش در اجراهای انگلستان خود، این پژوهش نتیجه می گیرد که تنها راه تضمین حصول رسالت ضد ایدئولوژیک این اثر ادبی، و نتیجتا تبدیل شدن آن به یک طنز تاثیر گذار و ضد ایدئولوژیک، برجسته سازی گفتمان های موجود در آن از طریق نقد ادبی است.
This article reads George Bernard Shaw’s Arms and the Man
from three different aspects of the text, audience, and the historical
structure, in the light of Louis Althusser’s sociological concepts
with a focus on the concept of “Ideological State Apparatuses” in
order to emphasize the presence of ideological and anti-ideological
discourses. Given the anti-war nature of the work, Shaw’s play is
one of the clearest examples in which conflicting discourses about
war, namely the belligerent discourse and the anti-war discourse, are
reflected. The present study examines belligerent discourse in the
ideological beliefs of romanticism and heroism and seeks out antiwar
discourses in the realistic and pragmatic approach to war. As the
two opposing approaches to war are expressed by representatives of
ideological and anti-ideological discourses, Althusser’s concept of
“an ideological call” is used to emphasize the process of producing
ideological subjects. In addition to explaining the conflicting
discourses in the play, by citing Althusser’s definition of literature in
Lenin and Philosophy and “The Letter on Art”, this article discuss the
possibility of the ideological or anti-ideological function of Shaw’s
play in the real world by referring to some performances of the play.
Considering the historical documents and Shaw’s dissatisfaction
with his audience’s misunderstanding of the message of the play in
its performances in England, this study concludes that, in line with
Althusser’s argument, the only way to ensure the anti-ideological
mission of this literary work is to highlight the conflicting discourses
through literary criticism.
Machine summary:
چکيده اين مقاله نمايشنامه ي اسلحه و انسان نوشته ي جورج برنارد شاو را از سه منظر متن ، مخاطب و بافت تاريخي و خوانش انتقادي براساس مفاهيم جامعه شناسي لوئي آلتوسر، با تمرکز بر مفهوم «ابزارهاي ايدئولوژيک حکومتي »، مورد خوانش قرار مي هد تا نه تنها بر حضور گفتمان هاي ايدئولوژيک و ضد ايدئولوژيک در اين اثر تأکيد کند، بلکه امکان دسته بندي اين اثر به عنوان يک طنز سياسي و اجتماعي که قابليت به چالش کشيدن گفتمان هاي ايدئولوژيک زمانه و ايجاد تغيير بنيادين در آنها دارد را بررسي نمايد.
بنابراين ، در طول پژوهش به اين سوالات پاسخ داده مي شود: شاو در نمايشنامه ي اسلحه و انسان چگونه گفتمان هاي ايدئولوژيک درباره ي جنگ را منعکس مي کند؟ چگونه گفتمان هاي ايدئولوژيک تبلور مي يابند و در نمايش در تقابل با گفتمان هاي ضد ايدئولوژيک قرار مي گيرند و خنثي مي شوند؟ آيا در تحليل نهايي ، نمايشنامه ي شاو به يک طنز تأثيرگذار اجتماعي تبديل مي شود که ايدئولوژي جنگ طلبانه ي زمانه را مشخصا به چالش مي کشد يا به دليل عدم درک صحيح پيام شاو، و در نهايت ايجاد صرف کمدي و خنده ، خود نمايشنامه به ابزاري ايدئولوژيک تبديل مي شود؟ در طول پژوهش ، تمامي اين سوالات بنا بر تعريف آلتوسر از رابطه ي ادبيات ، ايدئولوژي و جامعه و همچنين بررسي مستندات تاريخي پاسخ داده مي شوند.