Abstract:
در نگاهی کلی، روایتها به دو دستة پیشرونده (درحال حرکت) و ایستا (ثابت) تقسیم میشوند. روایتهای پیشرونده، متون زبانبنیادِ تعلیقواری هستند که ابزارهای روایی مختلفی باعث ایجاد انتظار و کشش روایت در آنها میشود. یکی از نمونهروایتهای پیشرونده رمان پلیسی است که هماهنگی و یکپارچگی میان عناصر شکلدهندة متن معیار مناسبی برای فهم و لذت مخاطب است و مراد از یکپارچگی، استفاده از الگوهایی خوانا و طبیعی برای آشناسازی آن نزد مخاطب است. بر همین اساس، در این جستار تلاش شده است ضمن واکاوی سازههای روایی دو گونة روایت (پیشرونده و ایستا) به مطالعۀ زیربنای عنصر تعلیق در رمان پلیسی پرداخته شود. برای اعتبار علمی یافتهها، نظریۀ رمزگان هرمنوتیکی رولان بارت اساس تحلیل قرار گرفت و با ردگیری رمزگان هرمنوتیکی ـ معمایی در رمان پلیسی با بررسی نمونة موردی چند اثر، فرایند شکلگیری، انسجام و معناسازی طرح در اینگونه روایت بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد ساختار تعلیق منحصراً در رمان پلیسی متشکل از انسجام عناصر روایی ـ معنایی (رمزگان روایی) شامل «بازشناسی معما»، «پراکندن سرنخها»، «بهتأخیر انداختن پاسخ»، «ارائة راهنماییهای دروغین» و «بازنمایی حقیقت» است.
Narratives are generally divided into two categories, progressive (moving) and static (fixed). The progressive narratives of the suspense-based language texts include various narrative tools that create the expectation and elaboration of the narrative. One example is the progressive narrative of the crime-crime novel, whose harmony and unity among the shaping elements of the text is an appropriate measure of the audience's understanding and enjoyment. Accordingly, this essay attempts to study the narrative constructs of two types of narrative (progressive and static) while studying the underlying element of suspense in a police-crime novel. The authors also base their research on Roland Barth's theory of hermeneutics for being scientific, so that by tracing the hermeneutical-rational codes in a police novel by examining a case study of several effects, the process of formation, coherence and meaningfulness of the plan in This kind of narration was investigated and the results of the present study show that the suspense structure - exclusively - in a police novel consisting of coherence of semantic narrative elements (narrative codes) including "riddle recognition", "clutter dissipation", "delay response", " "False Tips" and "Truth Representation".
Machine summary:
بر همين اساس ، در اين جستار تلاش شده است ضمن واکاوي سازه هاي روايي دو گونۀ روايت (پيش رونده و ايستا) به مطالعۀ زيربناي عنصر تعليق در رمان پليسي پرداخته شود.
براي اعتبار علمي يافته ها، نظريۀ رمزگان هرمنوتيکي رولان بارت اساس تحليل قرار گرفت و با ردگيري رمزگان هرمنوتيکي ـ معمايي در رمان پليسي با بررسي نمونۀ موردي چند اثر، فرايند شکل گيري، انسجام و معناسازي طرح در اين گونه روايت بررسي شد.
اين همان چيزي است که به زعم بارت ، پيش زمينه اي براي شکل گيري ديگر رمزگان روايي در طرح رمان هاي پليسي است .
براي مثال در قتل هاي خيابان مورگ ، دو مقتول ، يعني لسپيناي کوچک و مادرش ، شناخته شده هستند و از قاتل و انگيزة وي تا انتهاي روايت خبري نيست و دراصل کنش هاي شخصيت ديگري به نام کارآگاه ادامۀ روند روايت را شکل ميدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) اما درنهايت اين کارآگاه خبره است که به کمک استيلاي خداگونۀ نويسنده ـ که اطلاعاتش در خدمت کارآگاه قرار داده ميشود ـ پس از کشف اضلاع مبهم مثلث روايت معمايي سياه ، موفق به حل آن ميگردد.
يکي از مراحل رمزگان روايي ـ ساختاري در نظريۀ بارت وجود پاسخ هاي جزئي در طرح رمان پليسي است .
Keywords: Suspension; crime fiction novel; progressive narrative; hermeneutic codes; Roland Barthes.