Abstract:
بیدل دهلوی از شاعران نامدار سبک هندی است که شیوة متفاوت سخنسراییاش او را در میدان داوریهای گوناگون قرار داده است. کمتر کسی است که هنگام داوری دربارة شعر بیدل به پیچیدگی سخن او و دیرآشناییاش اشاره نکرده باشد. همچنین از کسانی که با شعر بیدل آشتی کرده و با آن مأنوس شدهاند کمتر کسی است که بر دلربایی شگفتانگیز شعر او پای نفشرده باشد. برای ورود به ساختمان مرتفع و تودرتوی شعر بیدل، کلیدهایی لازم است که بیشتر آن کلیدها را در همان دیوان بیدل میتوان به دست آورد. یکی از ویژگیهای آشکار بیدل نونگری اوست. قدرت بیدل در ایجاد رابطههای تازه میان پدیدهها و خروج پیدرپی او از هنجارهای متداول ادبی، دریافت بخش مهمی از شعرهای او را دچار اختلال میکند. در این جستار یکی از ترکیبهای شعر بیدل (موی چینی) که در برخی ابیات او ایجاد پیچیدگی کرده، بررسی و بازنمایی شده است. با درنگ همهجانبه در مضمون «موی چینی» در دیوان غزلیات بیدل و پیوند آن با عناصر دیگر، یازده رابطة پایهای در این مقاله، بازشناسی شد و با توضیح و تبیین این روابط یازدهگانه (صدا و سرمه، شب، سایه، جوانی، تراشیدن، شکست دل، فغفور، شانه، عجز و توانگری، سفال، پرچم و علم) گره تعدادی از بیتهای بیدل گشوده شد.
Abdul-Qader Bidel Dehlavi is one of the celebrated Hindi style poets whose different mode of poetry has placed him in the arena of various judgments. There is hardly anyone who has not mentioned the complexity and knottiness of Bidel’s speech when judging his poetry. On the other hand, among those who have become reconciled and familiar with Bidel’s poetry, there is hardly anyone who has not emphasized on the marvelous charm of his poetry. To enter the lofty and labyrinthine construction of Bidel’s poetry, some keys are needed, most of which are accessible in Bidel’s Divan. One of the evident features of Bidel is his creativity. Bidel’s ability to make new connections among phenomena and his constant departure from common literary norms disrupt the reception of an important part of his poetry. In this study, one of the compounds of Bridel’s poetry (Muye Chini: China crack) that has complicated some of his verses has been analyzed and reviewed. With a comprehensive contemplation on the concept of ‘Muye Chini’ in Bidel’s Divan of odes and its connection with other elements, eleven basic relationships have been recognized in this study. Through expressing and explaining these eleven relationships including sound and kohl (seda va sorme), night (shab), shadow (saye), youth (javani), scraping (tarashidan), break of the heart (shekast-e- del), Faqfur, comb (shane), poverty and wealth (ajz va tavangari), and flag (parcham va alam) some of Bidel’s verses have been untied.
Machine summary:
از ديد او خريداران معاني باريک حکم سنگ را دارند و جنس معاني نازک از شيشه است ؛ ازهمين رو نبايد اين جنس را در برابر چشم چنين خريداراني آشکار کرد: خريداران همه سنگ اند معني هـاي نـازک را زيان خواهي کشيد، اجناس بازار حلب مگشا (همان : ١٠٤) در غزل هاي بيدل ده ها بيت برپايۀ همين مضمون ، يعني «پيوند موي چيني با صدا و خاموشي » ساخته و پرداخته شده است ؛ از آن جمله است : هـزار نغمـه بـه سـاز شکسـت ماسـت گـره بــه مــوي کاســۀ چينــي دل صداســت گــره (همان : ٢٦٦٤) ســراپايم خطــي داردکــه خاموشــي ســت قضا گويي به کلک موي چيني کرد تحريـرم مضمونش (همان : ١٧٦٨) بس که در ساز صفاکيشان حيا خوابيده بود موي چيني رشته بست ؛ اما صدا خوابيده بود (همان : ٩١٤) در بيت هاي بالا ميان واژه ها با موي چيني ، پيوندهاي ديگري نيز برقرار است که در اين بخش از سخن ، در کانون توجه ما نيست و توضيح تفصيلي آن بر حجم مقاله ميافزايد؛ مواردي همچون رابطۀ موي چيني با شکست در بيت نخست و يا رابطۀ کلک موي چيني با تحرير (خط تحرير) در بيت دوم و رابطۀ رشته بستن موي چيني (تار ساز) با ساز در بيت سوم .
در کارگاه خلاق خيال بيدل اين سياهي بارها همچون شب ديده شده و مضمون هايي غريب پديد آورده است ؛ به ويژه هنگامي که سياهي بخت را تبيين ميکند: مـوي چينـي دسـت اميـد از سـفيدي شسـته اسـت صــبح ايجــادي کــه مــا داريــم شــام تــار بــود (همان : ١١٠١) شاعر در اين بيت ، صبح ايجاد (آغاز آفرينش ) خود را شام تار ديده و براي تبيين آن مضمون موي چيني را به کار برده است .