Abstract:
درپی جنگ جهانی دوم با پیشروی شوروی برای ایجاد حریم امنیت نظامی بین مناطق نفوذ خود و کشورهای سرمایهداری و واکنش ایالاتمتحده به این تحرکات، نظام دوقطبی جنگ سرد شکل گرفت و امنیت بسیاری از کشورها بویژه ایران در معرض مخاطره قرار گرفت. از اینرو پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که ساختار نظام بینالملل در عصر جنگ سرد چه تأثیری بر فرآیند دولتسازی در ایران دوره پهلوی دوم برجای گذاشت؟ فرضیه مورد آزمون پژوهش این است که ویژگیهای ساختار نظام بینالمللی در عصر جنگ سرد موجب شد پهلوی دوم در راستای حفظ موجودیت کشور و بقای رژیم خود، امنیتجویی را در قالب جهتگیری اتحاد و ائتلاف، در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار دهد؛ به عبارت روشنتر، به دلیل پررنگ بودن وجه نظامی امنیت در دوره جنگ سرد از یکسو و کسری مشروعیت و وابستگی رژیم پس از کودتای 1953 به ایالات متحده از سوی دیگر، امنیت ملی عمدتاً در قالب تنگ امنیت دولت یا امنیت رژیم تعریف شد و در نتیجه پروژه دولتسازی در عصر پهلوی دوم از مسیر اصلی خود منحرف و سمت و سوی نظامی ـ امنیتی به خود گرفت. برای تبیین این موضوع، ترکیبی از نظریه نوواقعگرایی ساختاری و نظریه دولتسازی به کارگرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که موقعیت حساس ژئوپلتیکی ایران و الزامات و ضرورتهای ساختاری ایفای نقش بازیگر فعال منطقهای در راهبرد دفاع جهانی ایالات متحده آمریکا در نظم دوقطبی جنگ سرد، ترس از کمونیسم شوروی و ناسیونالیسم رادیکال عربی از مهمترین و بارزترین عوامل تأثیرگذار ساختار نظام بینالملل بر امنیتی ـ نظامیشدن سیاستهای دولتسازی رژیم پهلوی دوم به شمار میآید. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای ـ اسنادی است.
The main question of the present article is that what effect did the structure of the international system in the Cold War era have on the state-building process in Iran during the second Pahlavi period? The hypothesis of the research is that the characteristics of the structure of the international system in the Cold War era, caused the second Pahlavi in order to maintain the existence of the country and the survival of his regime, seeking security in the form of alliance and coalition on the agenda. Iran's foreign policy, in other words, because of the strong military aspect of security during the Cold War on the one hand and the regime's lack of legitimacy and dependence on the United States after the 1953 coup, on the other hand, "national security" is mostly narrow. "Government security" or "regime security" was defined, and as a result, the state-building project in the second Pahlavi era deviated from its original path and took a military-security direction. To explain this issue, a combination of structural neo-realist theory and state-building theory has been used. Findings show that Iran's sensitive geopolitical position and structural requirements for playing an active regional player in the US global defense strategy in the Cold War bipolar order, fear of Soviet communism and radical Arab nationalism, the most important and obvious factors influencing the structure of the international system are the security-militarization of the state-building policies of the second Pahlavi regime
Machine summary:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که موقعيت حساس ژئوپلتيکي ايران و الزامات و ضرورت هاي ساختاري ايفاي نقش بازيگر فعال منطقه اي در راهبرد دفاع جهاني ايالات متحده آمريکا در نظم دوقطبي جنگ سرد، ترس از کمونيسم شوروي و ناسيوناليسم راديکال عربي از مهمترين و بارزترين عوامل تأثيرگذار ساختار نظام بين الملل بر امنيتي ـ نظاميشدن سياست هاي دولت سازي رژيم پهلوي دوم به شمار ميآيد.
با اين توصيف ، پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است که ساختار دوقطبي نظام بين الملل در عصر جنگ سرد، چه تأثيري بر پروژه دولت سازي در دوره پهلوي دوم برجاي گذاشت ؟ فرضيه مورد آزمون پژوهش اين است که دو قطبيشدن ساختار نظام بين المللي موجب شد رژيم پهلوي براي حفظ امنيت و بقاي خود در چارچوب جهت گيري اتحاد و ائتلاف به بلوک غرب و مشخصا به آمريکا وابسته شود و بدين ترتيب امنيت جويي را در دستور کار سياست خارجي ايران قرار دهد.
به طور کلي، موقعيت حساس ژئوپلتيک ايران و الزامات و ضرورت هاي ساختاري ايفاي نقش بازيگر فعال منطقه اي در راهبرد جهاني ايالات متحده آمريکا، ترس از کمونيسم شوروي و ناسيوناليسم راديکال عربي، از مهمترين و بارزترين عوامل تأثيرگذار نظام دوقطبي (جنگ سرد) بر امنيتي ـ نظاميشدن فضاي سياسي ايران در عصر پهلوي دوم بود که سياست هاي دولت سازي رژيم را به شدت تحت الشعاع خود قرار داد.